😂😂اره منمم دقیقاا
ینی اینقدی ک فکرو خیال کردم سر این موضوعات ک حد ندارره😂😂
ینی انقدد ک ذهنم پر میشدد راجبش ک میرفت تو ناخوداگاهم علاوه بر فکر و خیالای هوشیاری ی دورم تو خواب میدیدم اون سناریورو😂😂😂وای واقعاا بیچاره دخترااا از دست این پسرای پوکر و بیخیال😂😂اه تومخا
بعد منم خیلی جدی گفتم ممنون خوبم یهو گفت عه خواب بودی بیدارت کردم آخه لحنت یجوریه گفتم ببخشید چرا باید با شما صمیمی بشم ؟ گفت آخه دیروز ازم خوشت اومد که 😐
گفتم چرا فکر کردی ازت خوشم اومد گفت خوب قبول کردی شماره تو بدی گفتم مامانم شماره رو داد بدین به مادرتون گفت اول باید خودمون به توافق برسیم بعد به مادرم بگم پا پیش بزاره اول باید شروط من گوش بدی اگر قبول کنی ادامه بدیم
بعد گفت دیروز که تورو دیدم پاهام سست شد دلم لرزید فلان بهمان گفتم از چی من خوشت اومد گفت از زیباییتون گفتم منکه شال کلاه دور صورتم بود فقط چشام بیرون بود گفت طرز راه رفتن و صحبت کردنتون منو جذب کرد 😑
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
