یه زندگی معمولی
بدون ترس و استرس گرونی و بیماری مختلف و هزار خطر دیگ
یه زندگی مثل ادمای قدیمی با یه خونه حیاط دار و حوض وسطش حیاط و پر از صدای بچه
بدون دود و آلودگی
یه مردی که برای راحتی خانوادش تلاش کنه و هر روز از سرکار بیاد خونه و براش غذا بپزم و روی ایوون سفره غذام رو پهن کنم و همه دور هم با کلی خنده و شادی و هوای خوب غذا بخوریم
این دنیا زندگی مثل مادر بزرگم رو بهم بدهکاره👌