2737
2734
عنوان

به مادرشوهرم شیرینی ندادم شوهرم قهر کرده 😏

| مشاهده متن کامل بحث + 2105 بازدید | 82 پست
درسته من نمیگم خوبی نکنم ولی کلا فکر میکنم زیادی خوبی کردم دگ نکنمم ازم بد میبینن بنظرت میتونم بعد ۴ ...

اولش سخته ولی شدنیه

من خودم دیدم رفت و امدم زیاده باهاشون

ده سال پیش وقتی چهار  پنج سال از ازدواجم گذشته بود

روی برگه نوشتم یکبار در هفته و زدم به در  کمدم

نگاهش هم زیاد نمی کردم ولی شد ،یک هفته شد دو هفته دو هفته شد یک ماه

اینطوری راحتتر بودم ،اینطوری پیش رفتم

این شمایی که باید در آرامش باشی ،اصلا من میگم خودت دوست داشتی کل اون شیرینی رو بخوری ،شوهرت باید اونقدر توجیه باشه که بگه خب زنم دلش خواسته بخوره، چه اشکالی داره،این رو هم با رفتار شما درست میشه 

اولویت کارهات رو آرامش و راحتی ذهن و جسم خودت قرار بده

باو  کن از آخر هیچکس بهت نمی گه آفرین و مرحبا

از این به بعد شما دست پیش بزن 

مثلا شیرینی ندادی،قبل از اینکه اون بیاد اخم کنه ،شما یک موضوعی رو پیش بنداز و باهاش سرسنگین شو به اندازه ای که از اون شیرینیه یادش بره ،اگه نشد شما هم از اون بدتر اخم و تخم کن 

منظورم اینه بذار حساب کار دستشون بیاد که حرف آخر رو کی می زنه


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اولش سخته ولی شدنیه من خودم دیدم رفت و امدم زیاده باهاشون ده سال پیش وقتی چهار  پنج سال از از ...

چ خوب عزیزم منم واقعا نمیگم بد باشم ولی از اولش شوهرم هرطور گفته کردم یا خیلی رفت امد میکنم مث شما خیلی بهشون خوبی میکنم بااینکه هیچ کاری برای زندگیمون نکردن تازه توقعشون هم زیاد شده . میخام تغییر کنم برای ارامشم ولی شوهرم خیلی سختگیره رو حرفش حرف بزنم همیشه اخم و دعوا میکنه بنظرت میتونم این مرد سالاریشو هم تغییر بدم 

برا ما گذشت آنچه نباید میگذشت باقی عمر هرچه بادا باد...
از این به بعد شما دست پیش بزن  مثلا شیرینی ندادی،قبل از اینکه اون بیاد اخم کنه ،شما یک موضوعی ...

درسته ولی همیشه هرچی گفته کردم حالا احساس میکنم عادت کرده بنظرت برای مردی ک سختگیره و مرد سالاریو باور داره میشه حرف خودمو بزنم واقعا

برا ما گذشت آنچه نباید میگذشت باقی عمر هرچه بادا باد...
2728
ن گلم ندیده بود شیرینی ها هم مهمونمون اورده بود کم بود ازاونا ولی من همیشه هرچی داشته باشم میدم حالا ...

کار خوبی کردی ندادی 

همینه دیگ شوهرتو بد عادت کردی 

قرار نیست همچی رو بدی بهشون ک

بیایید دوستای خوبی برای هم باشیم  
درسته ولی همیشه هرچی گفته کردم حالا احساس میکنم عادت کرده بنظرت برای مردی ک سختگیره و مرد سالاریو با ...

می د ونی الان مشکل شما مرد سالاری نیست ،اینه که توی یک خونه هستید،همین باعث میشه رفت و آمد خواه نا خواه بیشتر باشه

اصلا ایرادی نداره شما با اونا رفت و آمد کنی و...به خصوص اگه خوب و مهربانند ،ولی همیشه یک حریم واسه خودت و زندگیت تعریف کن که بیشتر از اون کسی نتونه بهت نزدیک بشه یا خیلی صمیمی بشه که بعد علاوه بر توقعات بی جا ،حریم ها شکسته بشه

شمایی که با خانواده شوهر داری زندگی می کنی باید خیلی حرکاتت رو سنجیده تر انجام بدی

مثلا همین که بد عادتشون نکنی، رفت و آمدتون حساب کتاب داشته باشه ،یک کم از فاز فداکاری خارج شو و به خودت اهمیت بده ،همه چی درست میشه

من خودم یک همسایه داریم که صاحب خونه مون هم هست ،دو سال اول من می رفتم ،اون می اومد،به هم کمک می کردیم ،دیگه خییئلی،پیرزنه،دخترش عروس شد ،موند با شوهر و دو تا پسر مجردش، یکبار اونجا بودم ،پسرش گفت شادی خانم بی‌زحمت یک فکری برای غذاهای مامانم بکنید ،منظور دست‌پخت مامانش رو دوست نداره،منو میگی دهنم باز موند،گفتم نگا ،ای دل غافل اینا منو به چشم خدمتکار خونه شون می بینند ،بعد اون شاید حاج خانم رو اگه دو بار یا سه بار دیده باشم

دلخوری هم نداریم از هم ،کرونا که اومد شد بهانه ی من که دیگه قدم نذارم خونه شون

آدم کاری نمی کنه که خودش رو بی عزت کنه

من رو حساب اینکه پیرزنه گناه داره،اینا یک جور دیگه برداشت کرده بودند ،به شوهرم گفتم ،گفت اصلا من راضی نیستم تو بری اونجا با اون دو تا نره غول ،منم از خدا خواسته

اصلا هر کار نمی خوام بکنم ،مز ندازم تو دهن شوهرم که بگه راضی نیستم که منم تبرئه باشم اون دنیا



2740
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687