من یه شغل مدیریتی توی یه شرکت داشتم که متاسفانه از دست دادم یه مدت بیکارم و روحیم بسیار حساس شده
دیشب مادرشوهرم میگفت دخترش ماهی ۱۵۰۰ میده به یه نفر بیاد بچه هاشو نگه داره و کارای خونه رو انجام بده، صبح بیدار شدم شوهرم گفت این ۱۵۰۰ میدادن به تو میرفتی کارای خواهرمو میکردی منم عصبی شدم گفتم حتی شوخیش هم خیلی بد بود ، بعد که سر سنگین شدم باهاش خلاصه سر صحبت رو باز کرد منم گفتم از حرفت خیلی ناراحتم اونم گفت جدی نمیگفتم بعدش بلافاصله رابطه خواست منم گفتم حوصله ندارم عصبی شد و رفت
به نظرتون زیادی کشش دادم که اینجوری عصبی شد یا حق داشتم