مادرشوهرم توى گروه خونوادگى نوشت عروسا غوره بخريد پاك كنيد برام منو خوشحال كنيد
من خودم پارسال بدون اينكه بهم بگه خريدم واسش پاك كردم اتفاقا امسالم تصميم داشتم اينكارو كنم
بعد ديشب اسباب كشى بابام اينا بود خيلى وضعيت بدى داشتن شوهر من تعارفم نكرد برم كمكشون
منم حرصم درومد
امروز گفتم من حامله ام كمرم درد ميكنه غوره بخر دوتايى پاك كنيم
خلاصه شوهرم شب خريد داشتيم با هم پاك ميكرديم گفت بذار عكس بندازم بذارم گروه
عكسو كه گذاشت عوض تشكر مامانش نوشت:
من گفتم عروسا پاك كنن نگفتم بريزن جلوى پسرام
اصلا من نميخوام
مهسا خانم تنبل
شوهرت بذار استراحت كنه
اون يكى عروسم ظهر داشت خودش تنهايى پاك ميكرد
خيلى لجم درومد از حرفش ولى هيچى نگفتم
فقط به شوهرم گفتم جاى تشكرشه مامانت!
پارسال اون همه واسش تنهايى گرفتم پاك كردم كجام تنبله
شوهرم گفت ولش كن شوخى كرد
حالا تلفنى حرف زدم با مامانش چيزى بگم؟