بیایین اعتراف کنید

خيلي زياد تلفن اشتباهي زدم برق وقتي هم به برق ميزني زنگ ميخوره هر دفعه هم مثه خنگا برداشتم كه جواب بدم تلفن منفجر شده 

چنذ سال پیشم جارو برقی زنعمومو زذم به برق اتصالی کرد دود سیییاااااه راه افتاد😓همه خواب بودن برذم گذاشتم سرجاش کلیم اسپری و این حرفا و خوابیدم وقتی بیدار شثم دیدم به به زنعموم هوس جارو کشیدن کرده😂😂😂😂خونه سیییااااه شده بود از دود و بوی گنددددد😷😷

خدایا من شرمسارم😓

مشکل از برق خودشون بود😰

بچه که بودم تیشرت سفیده عموم که یکی از دوستاش از اونور براش اورده بود و خیلی مارک بود رو با رژ لب قرمز خط خطی کردم بعد رژلبو دادم دست داداشم که نمیتونست راه بره  چهار دست و پا گذاشتمش رو تیشرته🙄😐😐😑🤦🏻‍♀️

پیش دانشگاهی ک بودم مامان بابام رفتن مسافرت منم تنها بودم😂دوستامو اوردم تا صبح قلیون کشیدیم😂تا مدتها سیگار میکشیدم و الان دو ساله ترک کردم... اون دفعه هم یواشکی رفتم قلیون کشیدم با دوستم...خلاف سنگینام همینه

خیلی غیبت میکنم!

اعتراف میکنم که تو حسرت کار دولتی ویژه ای که داشتم و از دستش دادم دارم میسوزم اما به رو خودم نمیارم

امروز رفتم موهامو مش کردم خوشم نیومد .170 شد یکم ب نظرم زیاد شد. الان پشیمونم ولی ب روی خودم نمیارم همش میگم قشن. شده به به😑😑....

خودشو نشون نمیده....

چطور ولتون میکنن و میرن😐

قرار بود من برم خونه داداشم اخه بعد گفتم دوستم میاد باهم تست بزنیم😂😂😂😂چ تستی هم زدیم😂

ما خونه خودمون تستر داشتيم توي تستر كيك درست كردن 40دقيق زمان ميبره 

رفتم خونه يكي بهم گفت تا من ميرم بيرون يه كيك برام درست كن گفتم باشه اون رفت و من درست كردم اونا ماكروفر داشتن منم زمان رو يادم نيست ولي خيلي زياد گذاشتم يه موقعه به خودم اومدم ديدم خونه رو دود گرفته كيك سوخته بود 

با چه بدبختي دودا رو بيرون كردم😂

اومد گفت درست نكردي كيك گفتم حال نداشتم 

منم ب این درد دچارم فک کنم همه زنادچارباشن وگرنه حرفی نبودبرا زدن

دماسنج اگزیلاری رو گزاشتم تو دهن مریض :|

اها😁😂

سال اول ازدواجم انقد از خانواده شوهرم منزجر بودم و اذیتم کرده بودن 👇👇👇

مادرشوهرم رفته بود مشهد عمدی فقط واسه شوهرم یه انگشتر گنده سوغاتی آورده بود بهشم گفت دیگه حلقه تو دستت ننداز طلا خوب نیست بجاش اینو برات گرفتم دستت کنی شوهرمم بجای حلقه همش اون دستش بود 

طی به عملیات پیچیده انگشترو ازش کش رفتم و سر به نیستش کردم  😌😌😌 انقد خنک شدم که نگو

شوهرم تا چند وقت همش دنبالش میگشت شکم کرد من برش داشتم ولی من زیربار نرفتم مامانه ام هی میگفت کو اون انگشتره که برات خریدم😃😃😃

خوب کاری کردم