برادرم سربازیش افتاده شهر ما، الان سه ماهه خونه ی ماست... یک سال و نیم دیگه هم باید بمونه..۳۰ سالشه... قدمش رو چشم، اما یک سری حرکتاش ناراحتم می کنه، مثلا تمام کمدهای آشپزخونمو گاهی چک می کنه ، و یا یه چیزی دوست داشته باشه کلی می خوره و یه ذره تهش میذاره یعنی اون جا گذاشته..شوهرم گاهی ایراد می گیره اما من خودم بیشتر ناراحت میشم..گاهی راحت نیستم..تو پادگان هم نمی خواد بمونه مثلا آخر هفته ها بیاد..نمی دونم واقعا با بعضی اخلاقاش چجور کنار بیام...