2737
2739
عنوان

کیا از حضرت ابوالفضل (ع) حاجت گرفتن

| مشاهده متن کامل بحث + 9791 بازدید | 52 پست
مرسی عزیزم دلم نمیخواد ناامید بشم شرایطم سخته ولی الان دیگه مطمئنم که حاجتم رو به واسطه بزرگواری ا ...

سهم اباالفضل (علیه السّلام)

 چندین سال کسب و کارش را با اباالفضل (علیه السّلام) تقسیم می کرد، آخر شب پول را تقسیم می کرد و می گفت: این سهم اباالفضل (علیه السّلام)، اگر گدا می آمد و یا برای حسینیه می داد و یا برای عروسی می داد ... . می گفت: همش سهم اباالفضل (علیه السّلام)، هر کی می آمد تشکر کنه، می گفت: این سهم اباالفضل (علیه السّلام) است، از عباس (علیه السّلام) تشکر کن. گذشت، بعد مدتی یه دونه دخترش مبتلا به سرطان خون شد، به طوری که از جاش نمی تونست بلند بشه، پیش هر دکتری که بردند همه جوابش کردند، خبر پیچید تو مردم شهر، کسانی که پول ها را خرج نکرده بودند، به او گفتند یه جای کار تو عیب داره وگرنه اباالفضل (علیه السّلام) تو کاسه ی تو نمی گذاشت، خیلی دلش شکست، یه شب که آمد خانه، خانمش گفت: تو می خواهی چیکار کنی؟ علت را پرسید: گفت از طعنه ی همسایه ها خسته شدم، هر کس من را می بینه با لحنی از من می پرسه که شوهرت این پول ها را از کجا آورده، که این جور بلاش به بچه تون خورده و درد ناعلاج گرفته، تو که این همه پولات را با اباالفضل (علیه السّلام) تقسیم کردی، چرا پس بهت محل نمی ذاره؟ چرا نمی ری از او بخوای؟ بهش برخورد، اومد وضو گرفت، تا اومد تکبیر بگه، گفت: خدایا این دو رکعت سهم اباالفضل (علیه السّلام)، باهاش کار دارم، دارم برا اربابام پیشکش می فرستم، پول هایی که خرج کردم کارساز نبوده، دو رکعت نماز براش بفرستم، دو رکعت نماز را خواند، بعد سر به سجده گذاشت، ای اباالفضل ! مردم می گویند تو بچه ام رو مریض کردی، مردم می گویند این درد ناعلاج را در بدن بچه ام تو انداختی، من باور نکردم، من شنیدم تو شفا می دهی و گره باز می کنی ... . آقا حرف های مردم یه طرف، ولی حرف امشب خانمم یه طرف، دیگه بهم گفت، تو که با اباالفضل (علیه السّلام) رفیقی، چرا آدمت حساب نمی کنه، آقا من بد کردم، چرا باید دخترم تقاصش را پس بدهد ... . حرف هایش را زد و آمد، صورت دخترش را بوسید و رفت خوابید، نیمه های شب دید یکی داره شانه اش را تکان می ده، بابا ! پاشو بلند شو، فکر کرد داره خواب می بینه، روشو برگردوند ولی دید انگار جدی جدی یکی داره صداش می کنه، کارت دارم برات پیغام دارم، دید دخترش کنارش نشسته، گفت تو چه جوری از بسترت تا اینجا اومدی؟ گفت بابا منم خواب بودم، از بوی عطر خوبی از خواب پا شدم، دیدم یه آقای سبز قبایی کنارم نشسته، یه دستی به بدنم کشید، گفت دختر بچه، نازنین پاشو، همین حالا برو باباتو از خواب بیدار کن، منم بی اختیار پا شدم، برو به بابات بگو، اباالفضل (علیه السّلام) سلام رسوند، گفته این هم سهم اباالفضل (علیه السّلام) ..


امروزم سهم شما از حضرت ابوالفضل این بوده 

یه نشونه از سمت خداست

💕 آرامش💕 چیست؟ نگاه به گذشته و شُکر خدا. نگاه به آینده و اعتماد به خدا. نگاه به اطراف و جستجوی خدا. نگاه به درون و دیدن خدا.! ❤ لحظه هایتان سرشار از بوی خدا ❤ خدایا به اندازه ی خودت بی نهایت شُکر ❤ آرامش سهم دلهایی است که نگاهشان به نگاه خداست ❤
قربون آقا برم .....ای ماه بنی هاشم تروبه برادرت قسم یه نگاهی بمابنداز  حاجتمون روبده😢


الهی آمین🙏

💕 آرامش💕 چیست؟ نگاه به گذشته و شُکر خدا. نگاه به آینده و اعتماد به خدا. نگاه به اطراف و جستجوی خدا. نگاه به درون و دیدن خدا.! ❤ لحظه هایتان سرشار از بوی خدا ❤ خدایا به اندازه ی خودت بی نهایت شُکر ❤ آرامش سهم دلهایی است که نگاهشان به نگاه خداست ❤


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
(عباس )) در حروف ابجد مطابق با عدد 133 است . به تجربه رسیده که اگر کسى براى برآورده شدن حاجت و رفع گ ...




ببخشید فقط باید روز جمعه بخونیم یا میشه  

هرروز  بگیم این ذکرو 

بعد  از لحاظ پوششی چطور باید باشیم  میشه  همزمان که خونه نشستی    تسبیح دستت باشه و بگی   مثلا بدون روسری ؟



عزیزم واقعا از اقا ابوالفضل حاجت محال گرفتی؟  چجوری بهش متوسل شدی؟

ماه محرم بود، داشتن از حضرت عباس میخوندن و اینکه دست رد به سینه کسی نمیزنه، منم که خیلی خیلی مستاصل شده بودم و در اوج ناامیدی بودم، باهاش درد دل کردم و خواسته هامو دونه به دونه به زبون آوردم، و کمتر از یکسال به چیزایی که خواستم رسیدم 

لا حَوْلَ وَ لاقـُوّةَ إلّا باللّهِ الْعَلِيِّ  العَظيمِ لامَلْجَأَ وَ لامَنجا مِنَ اللّهِ إِلّاٰ إِلَيْهِ.هيچ دگرگوني و نيرويي جز به خداوند والا و بزرگ تحقق نمي يابد و هيچ پناهگاه و جايگاه نجاتي از خدا جز به سوي خدا نيست.
ماه محرم بود، داشتن از حضرت عباس میخوندن و اینکه دست رد به سینه کسی نمیزنه، منم که خیلی خیلی مستاصل ...



واقعا؟   یعنی حس میکنی اقا ابوالفضل حاجت اتت داده؟    میتونم بپرسم چه حاجتی داشتی؟  اگر میخای میشه بیای خصوصی بهم بگی

2740
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687