بیاین میخام دردودل کنم دلم خونه😔😖😖😔😔

الان کلی استرس دارم که شبو چجوری سر کنم تازه شامم خودشو مهمون کرده بخدا مادرش انقد منت میذارهههه مثه گداها مارو حساب میکنه بچشم که انگار کلفت خونه زادشه

واقعا دلم گرفته از این روزگار 

از این شوهر از این زندگی

خدا لعنت کنه مسبب گرونیارو مردهشور صابخونمو ببره که پولمونو داره تو مسافرت میخوره انشاا... برنگرده

گاهی وقتا تو اوج اینهمه بدبختی هیچ امیدی به زندگی ندارم به چی دلم خوش باشه واقعا

من با بیست و سه سال سن توان اینهمه سختی کشیدنو ندارم روز به روز دارم آب میشم بخدا

آره همچین مادرای پستی پیدا میشن میخاد شوهرم بدبخت و بیکار بشه که بیوفتیم دنبالش واسه دوقرون پول

چون من ازش خوشم نمیاد چون میخاد ازم انتقام بگیره حسادت میکنه که بچش زنشو بخاد به خوشبختیه من حسادت میکنه دوسداره مارو داغون کنه

آخه گفتیم اجاره نداریم بدیم سر شیش ماه حق با ما بود گفتیم رهنمونو بده میخایم بریم جای دورتر با اجاره ی کمتر 

گفت ندارم و فلان من اجاره رو از رهنتون برمیدارم

دو و نیم میلیون از رهنم میره انشاا... خدا خودش حقمو بگیره میگفت ندارم و کلی فحش داد الان با خونوادش رفتن مسافرت

کسی که نداره مسافرتش چیه رهنمونم اونقدری نبود که نتونه بده بنگاهم از پس احمق برنیومد😔

چه خلی نصیب ما شده بابا

ما تا موعدی که تو خونه نشستیم کرایمونو دادیم بی عقل 

گفتیم از این بعد نمیتونیم بدیم رهنمونو بده میخایم بریم

انقدم خل بازی در نیار و به من گیر نده کوفتش بشه ایشاا... هر صابخونه ی ظالم و بیشعور و تازه به دوران رسیده ای رو خدا از رو زمین برداره والا تو دیگه چقد خنگی 

راست میگن اینجا الکی مردمو قضاوت میکنن وقتی چیزی رو قشنگ متوجه نشدی نپر وسط چرتم نگو همه چیز حق با ما بود اما چون وقت شکایت بازی و علافی رو نداشتیم کوتاه اومدیم

بی عقل و نفهم تویی که میایی زرتی قضاوت میکنی اول آدم میپرسه بعد میگه فلان و بهمان 

تو هم صابخونه ی مارو نمیشناسی پس لازم نیست به من درس اخلاق بدی

خودت برو درس فهم و شعور یادبگیر