سلام دوستان
من بچم بیست ماهشه تصمیم گرفتم از شیر بگیرمش ، بچمم خیلی همکاری کرد فقط با صحبت کردن قانع شد نخوره با اینکه خیلی وابسته بود هی کمش کردم شب با لالایی خوابید یهو دیدم بیست چهار ساعته نخورده گفتم دیگه بهش ندم، دو روز بود نخورده بود دیروز رفتیم خونه مادر شوهرم، شوهرم گفته بود که بچه را داریم از شیر میگیریم عمش مدام به بچه میگفت برو ممه بخور ، مادرشوهرم مدام غر زد که الان وقتش نیست بده به بچم بچم هم با این که ترغیبش می کردن دو بار اومد سراغم اما گفتم مامان ممه بده رفت دوباره، دیشب خوابید یهو نصف شب پاشد ممه می خواست و هیچ چیز دیگه نمی خواست ، دلم سوخت برا بچم، اما بهش ندادم و سرگرمی کردم تا خوابید، حالا خودم هم عذاب وجدان گرفتم الان دو روز کامله نخورده دیگه هم صبح تا حالا هم اصلا سراغ نگرفته، اما موندم چکار کنم بدمش یا نه، شب اول خیلی خوب بود اصلا سراغ نگرفت اما دیشب حالم بده شد