بچه ها مادرشوهرم خیلی زیاد از حد داره تو لباس

وا 

کامنت بالاییمو بخون ک گقتم بعد من رفت خرید 

ب خانومه گفته بود بهاره چی خرید هرچی خرید ب منم از همون بده 

ای قربون دهنت همین جمله اخرتو اول میگفتی 

یعنی فکر میکنه چون خوش سلیقه هستم یعنی این تو گلوش کرده  تو ‌کتش،نمیره؟ 

بعد حساب کتاب میکنه میبینه قشنگه میره میخره؟ 

حتی ب حرف شده گفته من رفتم کیف عین تو بخرم اما دیدم زرق و برق داره گفتم برام سبکه و مناسب سنم نیس  یه کیف ساده برداشتم 

خب مجبوری چیزی ک به تو نمیاد برداری 

میخوام حرف زدنم و لبخندم رو باهاش کم‌کنم 

عین بچه ی ساله می مونه که دست یکی ابنبات ببیته میخوادا اینم همینه 

خاک عالم توسرش واقعا من اصلا عروس بدی نیستم اون ی کاری کرد من خودمو ازش گرفتم 

واقا بی لیاقته 

اصلا نمیخوام ببینمش 

ب زور می بینمش

براش کادو میخریدم هدر میداد خوردنی می بردم ایراد می گرفت و می ریخت دور 

هرکاری ما عروسا و دامادش کردیم این رید توش 

 با من بدتره ب من خیلی حسادت داره 

من آدم حسابش نمیکنم 

از این ب بعدم میخوام جدی باشم و وارد بازیش نشم بچه رو

شیطونه میگه ی بار بزنم تو روش 

بهش بگم ی جواب سنگین بهش بدم‌از اون ب بعدش  سنگین بشم و اخم تخم کنما

یا باید کلا محلش ندم 

چون تو خیلی چیزا اذیتم میکنه یا باید جدی باهاش روبرو بشم 

بنظرت کدوم؟ محل ندادن؟ 

ببین ی ادم مهربونم اما اگه  تصمیم بگیرم کسی رو از دایره توجهم حذف کنم  دیکه هیچ وقت آدم حسابش نمیکنم 

یعنی درحد مکالمه ضروری باهاش حرف میزنم 

اگرم تصمیم بگیرم حاضر جوابی کنم و شاخشو بشکنم 

جوری پوزشو ب خاک می مالم ک غلط کنه دیگه  بهم از گل نازکتر بگه 

میخوام‌بگم‌یعنی بستگی ب طرف داره 

هرچند مادرشوهرم‌با کل کاراش و سابقش چیزی نمونده از چشمم بیفته حدود ۹۸ درصد از چشمم افناده یک حرکت دیکه بزنه دیگه کلا خط میزنمش