رفت و آمدهای خانواده شوهر که پوست منو کند! هر بدجنسی که خودش بلد نبود ، عمه های شوهرم و خاله شوهرم یادش می دادن! هر بار کلی مهمونی داشتن که انتظار داشتن من از صبح برم کارهاشون انجام بدم و تا آخر شب ظرف براشون بشورم!
بشین سر زندگیت ، سری که درد نمی کنه دستمال نمی بندند!
احترام عروس هم به رفت و آمد نیست ، به دخالت نکردن هست!