2777

یاصاحب_الزمان #

برای هشتگ "یاصاحب_الزمان" 32 مورد یافت شد.

#مناجات_با_امام_زمان

#یاصاحب_الزمان‍ 


بِنَفْسي اَنْتَ مِنْ نَصيفِ شَرَف لا يُساوي، اِلي مَتي اَحارُ فِيكَ

جانم فدایت، تو قرین شرفی که وی را برابری نیست، تا چه زمانی نسبت به تو سرگردان باشم ؟ (دعای ندبه)


میان این همه بلا ،  اِلي مَتي اَحارُ فِيكَ ؟

بیا عزیز من ، بیا  ، اِلي مَتي اَحارُ فِيكَ ؟


کجایی ای دوای من ، همیشه آشنای من

مرا مکن ز خود جدا ، اِلي مَتي اَحارُ فِيكَ ؟


شدم ز دوری تو پیر‌ ، به غصه ها شدم اسیر

مرا ز غم نما رها ، اِلي مَتي اَحارُ فِيكَ ؟


صلاة من صیام من، قعود من قیام من

اَلا حقیقتِ دعا ، اِلي مَتي اَحارُ فِيكَ؟


نشد ببینمت اگر ، به قبر من نما نظر

بیا به دیدن گدا ، اِلي مَتي اَحارُ فِيكَ؟


سروده : #یونس_وصالی (یونس)

۲۶ رمضان الکریم ۱۴۴۶



مناجات_با_امام_زمان#  

یاصاحب_الزمان#  



اگر چه رو سیه و با گناه مانوس ام

اگر چه در دل زندان نفس محبوس ام


اگر چه غفلت بی حد من در این ظلمت

زمین زده است مرا و شکسته فانوس ام


مرا‌ نگاه کریمانه‌ ات دهد تغییر

منی که از همه جز رحمتِ تو مایوس ام


خیالِ مردنِ در حالِ معصیت عمری است

بریده خواب مرا و شده است کابوس ام


به سان ابر گذشت است فرصتم اکنون

ببین که میگذرد عمر و غرق افسوس ام


چه میشود که مرا هم به کربلا ببری

عجیب تشنه دیدار شاه و پابوس ام


سروده :  #یونس_وصالی (یونس)




مناجات_با_امام_زمان#  

یاصاحب_الزمان#  


مرا ببخش که از محضر تو دور شدم

گناه کردم و خود مانعِ ظهور شدم


چگونه نام تو را بر زبان خود آرَم

منی که مرتکبِ این حد از قصور شدم


به ارتکاب گناهان ، نموده ام تعجیل

برای توبه به درگاه تو ، صبور شدم


خلافِ آنکه شوم مخلص و بدونِ ریا

خدا قبول کند ، غرق در غرور شدم !


قرار بود که این دیده ها تو را بیند

ولی به خاطر عصیانِ چشم ، کور شدم


میان شور و شعور از شعور ، بر حذرم

حلال کن که پر از شورِ بی شعور شدم


جهنم است سرانجامِ من ، یقین دارم

بدون توبه اگر راهی قبور شدم



سروده : #یونس_وصالی (یونس)


مناجات_با_امام_زمان#  

یاصاحب_الزمان#  



اگر چه رو سیه و با گناه مانوس ام

اگر چه در دل زندان نفس محبوس ام


اگر چه غفلت بی حد من در این ظلمت

زمین زده است مرا و شکسته فانوس ام


مرا‌ نگاه کریمانه‌ ات دهد تغییر

منی که از همه جز رحمتِ تو مایوس ام


خیالِ مردنِ در حالِ معصیت عمری است

بریده خواب مرا و شده است کابوس ام


به سان ابر گذشت است فرصتم اکنون

ببین که میگذرد عمر و غرق افسوس ام


چه میشود که مرا هم به کربلا ببری

عجیب تشنه دیدار شاه و پابوس ام


سروده :  #یونس_وصالی (یونس)




مناجات_با_امام_زمان#  

یاصاحب_الزمان#  



اگر چه رو سیه و با گناه مانوس ام

اگر چه در دل زندان نفس محبوس ام


اگر چه غفلت بی حد من در این ظلمت

زمین زده است مرا و شکسته فانوس ام


مرا‌ نگاه کریمانه‌ ات دهد تغییر

منی که از همه جز رحمتِ تو مایوس ام


خیالِ مردنِ در حالِ معصیت عمری است

بریده خواب مرا و شده است کابوس ام


به سان ابر گذشت است فرصتم اکنون

ببین که میگذرد عمر و غرق افسوس ام


چه میشود که مرا هم به کربلا ببری

عجیب تشنه دیدار شاه و پابوس ام


سروده :  #یونس_وصالی (یونس)




مناجات_با_امام_زمان#  

یاصاحب_الزمان#  

   

                                          ﷽  

   

هرگز به درکِ قدر تو دنیا نمیرسد

یک قطره وسعتش که به دریا نمیرسد


شیرین تر از وصالِ تو شوری نیافتم

آری ، به طعم وصل تو ، حلوا نمیرسد


من را که محتضر شده ام از فراق تو ..‌.

هرکس که دید گفت به فردا نمیرسد


حالم شبیه حالِ بدِ زائری است که ...

نزدیک خیمه ات شده ، اما ... نمیرسد


میخواهم اش برای چه ؟ آن هم دوتاش را ؟

چشمی که بر مقامِ تماشا نمیرسد !


زنجیر شد به وسوسه و غفلت و گناه

پایم اگر به کوچه ی تقوا نمیرسد


میخوانمت مدام و چنین باور من است

جز تو کسی به دادِ دلِ ما نمیرسد !



سروده : #یونس‌_وصالی‌  (یونس)


مناجات_با_امام_زمان#  

یاصاحب_الزمان#  


کو مظهرِ لطفِ خدا ؟ آن آرزوی انبیا

معنای احسان و سخا ، اَيْنَ مُـعِزُّ الاَْوْلِيآءِ ؟


شد منحرف راهِ همه ، شد قلب ها پر واهمه

کو قبله و قبله نما ؟ اَيْنَ مُـعِزُّ الاَْوْلِيآءِ ؟


گر خواهی از غم بگذری ، روی خوشی را بنگری

باید زنی او را صدا ، اَيْنَ مُـعِزُّ الاَْوْلِيآءِ ؟


در اوج سختی و اَلَم ، در مشکلات و وقتِ غم

بر خیزد از دل این ندا ، اَيْنَ مُـعِزُّ الاَْوْلِيآءِ؟


این ناله ها دارد اثر ، او میکند بر ما نظر

از ما کند دفعِ بلا ، اَيْنَ مُـعِزُّ الاَْوْلِيآءِ ؟


ذکر لب ما شد چنین ، یارب به حق شاهِ دین

بر ما رسان مولای ما ، اَيْنَ مُـعِزُّ الاَْوْلِيآءِ ؟



سروده : #یونس_وصالی (یونس)

مناجات_با_امام_زمان#  

یاصاحب_الزمان#  


فرستادم سر و جان را به سوی ات بهر قربانی

به پایت میکنم دار و ندار خویش ارزانی


من از وقتی که یادم هست ، عشق ات را به دل دارم

ز هجران تو بوده دیده ام عمری است بارانی


خودت فرموده ای که حامی احباب خود هستی!

چه غم دارم دگر با تو در این دریای طوفانی


من عمری با عنایات تو از سختی گذر کردم

همیشه با توسل بر تو شد رفع پریشانی


پشیمان میشود آخر هر آن کس دور شد از تو

(چرا عاقل کند کاری ، که باز آرد پشیمانی)؟


به فیضِ هم نشینی با تو نائل گشته هر کس که ...

به عشق تو نرفته در پی امیالِ نفسانی


ز (یونس) شعر هجران‌را پذیرا باش ای آقا

به سوز شعر مُقبِل ، مُحتشم‌ ، عُمّانِ سامانی



سروده : #یونس_وصالی (یونس)


مناجات_با_امام_زمان#  

یاصاحب_الزمان#  


فرستادم سر و جان را به سوی ات بهر قربانی

به پایت میکنم دار و ندار خویش ارزانی 


من از وقتی که یادم هست ، عشق ات را به دل دارم

ز هجران تو بوده دیده ام عمری است بارانی 


خودت فرموده ای که حامی احباب خود هستی! 

چه غم دارم دگر با تو در این دریای طوفانی 


من عمری با عنایات تو از سختی گذر کردم

همیشه با توسل بر تو شد رفع پریشانی 


پشیمان میشود آخر هر آن کس دور شد از تو

(چرا عاقل کند کاری ، که باز آرد پشیمانی)؟ 


به فیضِ هم نشینی با تو نائل گشته هر کس که ...

به عشق تو نرفته در پی امیالِ نفسانی 


ز (یونس) شعر هجران‌را پذیرا باش ای آقا

به سوز شعر مُقبِل ، مُحتشم‌ ، عُمّانِ سامانی



سروده : #یونس_وصالی (یونس)


مناجات_با_امام_زمان#  

یاصاحب_الزمان#  

   

                                          ﷽  

   

هرگز به درکِ قدر تو دنیا نمیرسد

یک قطره وسعتش که به دریا نمیرسد


شیرین تر از وصالِ تو شوری نیافتم

آری ، به طعم وصل تو ، حلوا نمیرسد


من را که محتضر شده ام از فراق تو ..‌.

هرکس که دید گفت به فردا نمیرسد


حالم شبیه حالِ بدِ زائری است که ...

نزدیک خیمه ات شده ، اما ... نمیرسد


میخواهم اش برای چه ؟ آن هم دوتاش را ؟

چشمی که بر مقامِ تماشا نمیرسد !


زنجیر شد به وسوسه و غفلت و گناه

پایم اگر به کوچه ی تقوا نمیرسد


میخوانمت مدام و چنین باور من است

جز تو کسی به دادِ دلِ ما نمیرسد !



سروده : #یونس‌_وصالی‌  (یونس)


tele