دوهفته پیش هم بعدهغت ماه رفتم خونه خواهرشوهرم بااینکه متمول،اما فقط برنج سفید باترشی گذاشت حلومون
ما ساعت چهاررفتیم که برگردیم،به زورنگهمون داشت
یه دوکیلوشیرینی هم برده بودیم
اتفاقا من ازکارش خوشم اومد،اگه سخت میگرفت معذب میشدیم،برای حبرانش هم ساختمون میشد
سادگی#