خواهرام خونمون بودن چندروز..امروز رفتن🥺ناراحتم دلم میخادگریه کنم بغض دارم دلتنگشون شدم...
قضیه ازدواج هم از یطرف ذهنمو درگیرکرده 😣
اینکه اگه این نشه چی نکنه حالاحالاها ازدواج نکنم
اگرم بشه چی... زندگیم زهرمارم میشع باهمچین آدمی و خاندانی...
منتظر گذرزمانم... بگذره
میخام این موضوع انقد کمرنگ بشه برام که بی تفاوت بشم و بگم خدایاشکرت که نشد.... .
دفتر#
خاطره#