سلام من دوسال هست که نامزد کردم،پدر شوهرم عموم هست و مادر شوهرم چون دخترش یه شهر دیگه زندگی میکنه معمولا ۲ ماه یک بار به مدت ۲ هفته میره اونجا
تو این مدت هم من آشپزی و لباس شستن عموم رو انجام میدم ،با وجود اینکه دو جاری هم تو یه واحد با ایشون زندگی میکنن حتی یه لقمه غذا هم به ایشون نمی دن و من مجبورم از راه دور بیام کاراشو انجام بدم و دوباره برگردم
من چون دلم به حالش میسوخت اینکار رو میکردم و از سر محبت ومهربانی
اما یه جاری دارم که تو روشون بهشون بد دهنی میکنه و عین کلفت ازشون کار میکشه
بازم همیشه مورد احترام هست و هیچ وقت بهش مسئولیت نمی دن
الان خونه مادر شوهرم باشم محاله به من کار نده انجام بدم
دارن از من سو استفاده میکنن و خیلی از لحاظ روحی تحت تاثیر قرار گرفتم
چیکار کنم که دیگه توقعی نداشته باشن از من و این چرخه تموم بشه.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید