دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

خداروشکر 

تاپیک بعدی رو کولباش کنی بزن 

بذار غافلگیر شن🤣

کارشون واقعا پر درآمد و آسونه.

آرزومه بنگاه بزنم 🤣😝

کلا دلالی در ایران پردرآمد ترین شغل شناخته شده.🤩🤩

دیر اومدی خیلی دیره 

جای دیگه دل اسیره 

حرفای قشنگت اصلا 

تو گوش دل نمیره 

دیر اومدی نخواه زود برو 

فاکتورشو میفرستم، گردن خودته باید پولشو برام بفرستی🤣 

معصومه من حلواهام بی نظیر میشه 

حالشو نداشتم 

وگرنه از هفت سالگی حلوا میپزم🤣🤣🤣🤣 

مامانم نمیپخت، منم ازمادربزرگم یاد گرفتم، میپختم 

یه نون محلی هم بلدم، اونم از ۶ سالگی یاد گرفتم 

بچه ۶ ساله یه تاغار خمیر درست میکردم 

آدم شکمو آشپزیش خوب میشه🤣🤣🤣

بچه ها جواب سوال منم بدین خب☹️

عزیز دلمی ❤️❤️ 

یه ماچ گنده بهت😘😘😘 

لابی من خونه خواهرم، کت شلوار برند میپوشه 

هر سال دو دست کت و شلوار برند براش میخرن که خدا شاهده از کل تیپ من گرونتره

تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل 

این سه ماه که بیماری خواهرمو جلوی چشمم دیدم، فهمیدم چقدررررررر عمر زود میگذره. 

هر جا که دیدیم فشار رومونه، مخصوصا به قول شما وقتی که به ثبات رسیدیم، باید از فشارها کم کنیم. 

خدا کمک کنه یکم شرایط این مملکت درست شه. 

اکثر ما یادمون رفته زندگی چه شکلیه. 🥀 

خب سلام بچه‌ها 

من شام دعوتم خونه خالم ی کیک هویج درست کردم ببرم

برای تزیینش چیزی ندارم درمونده ام عکسش میزارم با چیزایی ک داشتم نظر بدید اگه لازمه تغییراتی بدم تا بهتر بشه

تا میرم ی دوش میگیرم نظر بدید لطفا 

تا معصومه جون بیان من خاطره رانندگی م رو بگم براتون😅

من چهارسال پیش گواهینامه گرفتم

اون هم به اصرار همسرم

درحالی که هنوز ماشین نداشتیم و امیدی هم نداشتیم که به این زودیا ماشین دار بشیم

پروسه گواهینامه گرفتنم دوسال طول کشید

چون یه مدت کلا بیخیالش شدم

و کلا همه چی فراموشم شد

و بلاخره یک هفته مونده به اینکه کارتکسم باطل بشه

بار ششم قبول شدم😍😂

۶ ماه پیش خدا بهمون کمک کرد

و حین ساخت خونه، تونستیم ماشین دار بشیم

همسرم خیلی دنبال ماشینی بود که بی رنگ نباشه

تا بدون استرس رانندگی کنیم

چون هردومون تازه کار بودیم، البته که من بیشتر😁

خلاصه ماشین موردنظر با قیمت عالی خریداری شد

از اونجایی که رانندگی در خون آقایون هست

ایشون بسیار ریلکس سوار میشدن

و دو روز هم به من آموزش دادن

آموزش که چه عرض کنم

تا سر کوچه میرفتیم و برمیگشتیم

روز سوم گفتن برای به نام زدن ماشین خودم تنها برم😧

چون قراربود به نام من بشه

گفتم نمیتووونم زوده هنوز

گفت نترس میتونی، من نمیتونم مرخصی بگیرم😌

خلاصه با برادرم هماهنگ کردم

رفتیم ولی کارم انجام نشد

منو رسوند خونه مامانم 

از اونجایی که یه مقدار جوگیر تشریف دارم

به مامانم گفتم بریم سرمزار مادربزرگم

مامانمم خوشحال قبول کرد 😂

به اولین چهارراه که رسیدیم زدم پشت یه سمند😂

انقدر نابلد بودم که حتی نمیدونستم باید برم یه گوشه بایستم

تا ماشینو چک کنه

خدا امواتشو بیامرزه، مرد خوبی بود

همون طور که پشت چراغ قرمز بودم😂، گفت چیزی نشده برو

کدومش؟ نون و حلوا پختن؟؟ 

ببین یه نون محلیه 

من کل سال منتظر میشدم و از مامانم میپرسیدم مامان کدوم روز ازون نونا تو حسینیه پخش میکنن؟ 

حسینیه برای پدرم بود 

نگو تاسوعا بود، خب بچه بودم یادم نمیموند 

اون سال، کسی که نون رو میپخت، مریض شد 

نون نپختن 

من انقدرررررررر گریه کردم که بابام یادش افتاد مادر بزرگم هم اون نون رو بلده 

(مادر مادرم) 

شبونه رفت از شهرستان آوردتش که برام اون نون رو درست کنه 

مادر بزرگم میخندید که حاجی عاشورا اومده دنبال من برای ته تغاریش نون بپزم 

یه حالت فتیر مانند داره 

شروع کرد به خمیر گرفتن 

منم کنارش نشستم 

جالبه نوشتن هم بلد نبودم 

تو ذهنم نسبت ها رو حفظ کردم 

و دیگه همش درست کردم 

الان تنها کسی که تو فامیل بلده، منم😁😁😁

نوش جان فقط اون شکلاتای روشو بردار😁🙈

میشه بمنم یاد بدی یا عکسشو بفرستی 

رفتیم فاتحه خوندیم و موقع خروج باید توی یه کوچه شلوغ دور میزدم

تا رفتم جلو خاموش کردم😂

حالا مگه می‌تونستم روشن کنم

اصلا کار با کلاجو بلد نبودم

یه صف طولانی ماشین هردو طرف ایجاد شده بود

و هییی بوق میزدن

منم ریلکس دوباره امتحان میکردم

تا بلاخره روشن شد و رفتم

پشت همون چراغ قرمز که رسیدم تا نوبت ما شد

دوباره ماشین خاموش شد

خدمتتون عارضم که ۵یا ۶بار چراغ سبز شد و من نتونستم برم🥺😂

با کلی بدبختی رفتیم و مامانمو پیاده کردم

و سمت خونه حرکت کردم

کلی استرس داشتم

ولی جالبه که نوبت بعدی تعویض پلاک رو هم تنها رفتم باز😂😂

همسرم میگفت باید بری تا یاد بگیری

منم دقیقا موقع ورود، زمانی که توی صف بودیم

یه لحظه حواسم پرت شد

و از پشت به ماشین جلویی زدم🥲

حالا ماشینش چی بود ؟

۲۰۶ صفررر

راننده ش هم خانوم بود🙄

کلی جیغ و اینا که چکار کردییی

گفتم خب حالا ، خسارتتو میدم 🤭😂

همسرم مجبور شد مرخصی بگیره و بیاد🤪

و با دادن خسارت رفتیم

دو سه بار دیگه هم تصادف جزئی داشتم تا الان که یه پا شوماخر شدم😂

توی مسیر مشهد ، کرمان و اصفهان هم کلی به همسرم کمک کردم و رانندگی کردم

خلاصه که باید بری توی دلش

تا موفق بشی

اگه بترسی نمیتونی راننده بشی

رویا جان تاپیک جدید نمیزنی ؟