دوستان یه راهنمایی میخوام
من۱۳سالگی ازدواج کردم وحامله شدم وموقع حاملگی ماه اخریه ماه مادرم باپدرم چون شوهرم نزاشت برم خونه مادرم اومدن خونه خودم پیشم چون ماه اخرحالم بدبود وشوهرمم میگفت من میخوام بعدزایمان بیایی خونه خودمون منم بااینکه راضی نبودم ولی قبول کردم منم برای زایمان لگنم تنگ بود وبچه طبیعی نشد وسزارین شدم وقتی هم که ازبیمارستان مرخص شدم رفتم خونه خودم بعد مادرم باخواهرای کوچیکم باپدرم پیشم موندن وشهرمارسمه هرکی زایمان میکنه همه فامیلا مثلا روزی یکی میاد دیدنش وشیرینی میدیم منم دیگه ۱۴سالم بود بچه داری هیچی بلدنبودم شبامادرم کنارم میخوابید شوهرمم ازون ورغرمیزد که خودم میخوام بیام تواتاق پیشت بخوابم یااین که۱۴روزشدپس کی میرن خوانوادت ازون طرفم مادرشوهرم پرش میکردتامیرفت اونجا ومیومد خواهرکوچیکمو دعوامیکرد تااین که ۲۰روزشدومادرموازخونه بیرون کردویه یه دعوای بزرگ منم هول دادافتادم حالم بدشدوسه روزبیمارستان بستری بودم شوهرمم هروزمیومد معذرت خواهی ولی چه فایده که ابروی من رفته بود منم دیگه وقتی مرخص شدم رفتم خونه بابام شوهرمم که پیش همه فامیل رفته بود که زنموبردن وابروبرام نزاشته بود بعدش دیدفایده نداره اومد به پای مادرم افتاد ومعذرت خواهی کردوکلا من تادوسه ماه همینجوری قهربودم چندباری هم بچه موازم گرفت برد خونه مادرش تااین که اخرش رفتم خونه خودم وپنج سال خونه مادرش نرفتم وکلاقطع رابطه کردم شوهرم الان رابطه اش دیگه باخوانوادم خوب شده منم بعد پنچ سال دیگه چندباری رفتم خونه مادرشوهرم الانم که۶سال ازاون موقع میگزره منم دوباره حامله ام ویک ماه تازایمانم نمونده همه وسایل رواماده کردم که بعد زایمان برم خونه مادرم ولی الان پدرم میگه نه اینجانیا بروخونه خودت من تازه وسایل خریدم واسه خونه اینجامهمون بیاد وسایل خراب میکنن منم اصلانمیدونم چکارکنم بنظرتون به شوهرم بگم که میام خونه خودم تخت گهواره کمد همه چی خریدم بردم خونه مادرم این اخرکاری بابام اینجوری میکنه وبامادرم دعوامیکنه😔😭