ی شب شوهرم میخاس بره بیرون بهش میگفتم نرو تنهام گف زودمیام هرچی گفتم نرو گوش نداد منم تا رف بیرون رفتم تو اتاق بالای حمام نشستم موهامم باز کردم ریختم دورم بعد چنددقیقه شوهرم اومد همه جارونگاه میکردو صدام میکرد تا رسید وسط اتاق منو بالای حمام دید زهره ترک شده بود بیچاره😅
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.