مهمان دوازده روزه

ببین من کمر درد شدید دارم قربونت برم. واقعا نمیکشم با این وضعیتم برم تا شهر دیگه!!! 

در مورد جواب دادن تلفن؛؛ ببین از ی جایی ببعد باید بفهمن ما علاقه تی نداریم باهامون زیادی راحت باشن خواهر!!! باید معذب بشن ک نیان زیاد بمونن. باید بفهمن من خسته و اذیت شدم و دلم نمیخواد دفعه بعدی در کار باشه. اگرنه با شناختی ک از مادرشوهرم دارم باز ی ماه دیگه همین بساطه. 

ولی دورت بگردم مرسی ک پیشنهاد دادی و نظر خوبتو گفتی😘

برا مامان باباها تحمل بچه ها راحتتره انگار. درست میگم؟؟

آخ اخ قربون دهنت. چندین بار بلند ب شوهرم گفتم کمرم درد میکنه!! بس ک مامانه پرروئه ی بار نگفت ببخشید ما خراب شدیم سرت ک کمر درد داری!!!!! فقط عین ... نگاه میکنه منو. البته برا دو روز اینده برنامه خوبی دارم. فردا ک شوعرم هست میگم مامانجان ناهار امروز با شما. جلو پسرش دیگه نمیگه نه! پسفردا هم مهمونم خودم. شنبه هم میگم شوهرم ناهار از بیرون سفارش بده( بهش برمیخوره ک چرا میگم از بیرون!! غصه جیب پسرشو میخوره) انگار من موقع عقد تعهد دادم ده روز ده روز بهشون سرویس بدم

😂😂عاشقتم

ببین بخدا حرف منم همینه!! گاهی فکر میکنم تو سر این قدیمی ها چی میگذره ک اینقدر خون ب دل ما میکنن!!! یعنی حتما باید کارو ب جایی برسونی که من عروس تو چشت نگاه کنم بگم دوست ندارم مهمون بیاد خونم؟؟ ک بعد بری جای دیگه بکی عروسم ال و بل؟؟ بابا خودت حرمت خودتو حفظ کن دیگه. با احترام با با احترام برو. حالا اگه دو روز میموندی؛ من باز جواب تلفنتو میدادم باز دفعه بعد با روی گشاده استقبالت میکردم. ولی الان چی؟ دفعه بعد بگی میخوام بیام من میپیچونمت. ب شوهرمم گفتم نمیمونم تو خونه!! خوب چرا کاری می کنید ما از دستتون ذله بشیم آخه

اها درسته واقعا درسته

حق دارید واقعا!! از الان تا عید آخه؟؟ ببخشید مگه دامادتون کار و بار نداره؟؟؟ چخبره تا عید؟؟ هتله مگه!

چون حرف زیاد میزنه و حرفای بیخود هم میزنه!! باورت میشه دیروز داشت کاسه توالت خونه قبلیشونو با رسم شکل برا من تشریح میکرد؟؟ ببین هر ی خاطره با همکاراشو صد هزار بار گفته من حفظم. بازم میگه. بدجور مغز میخوره خداوکیلی

باور کن دیگه تصمیم دارم اینکارو بکنم خداوکیلی.