من همونیم که ترد شدم و تو اوج عاشقی ولم کردن
من همونیم که همیشه با گریه هرچی خواستم به دست آوردم و با گریه از دست دادم
من همونیم که هیج وقت نشد راحت بخندم و همیشه رنج کشیدم از همون بچگی ...
نمیدونم منی ک آزارم به یه مورچه تاحالا نرسیده و همیشه مواظب دل بقیه بودن ک نشکنه چرا دل خودم تیکه پارس
پس عدالت خدا کجاست مگه من چیکار کردم