خانما منوشوهرم قرار داشتیم شب چله بریم خونهمادرشوهرم بعد هم جمعه تولد بگیریم واس بچمون خانوادهامونو دعوت کنیم .قضیه از این قراره ک یکی ا فامیلای نزدیکمادرم بهم تماس گرفت کمیخایم شب چله بریم خونه مامانت اینا منم اینو ب مامانم گفتم .مامانمم شروع کرد ب نالیدن ک خونمون کوچیکه عی کاش شب چله بیایم خونه ی شما .الان من نمیدونم چی ب شوهرم بگم .اول گفتم ک ب شوهرم بگم تولد بچه رو بندازیم چله ک خانوادهامون بیان اینجا بعد اخه کیک و برا جمعه سفارش دادیم .الان موندم چی بگم ب شوهرم😕😕☹☹