2737
2739

تاحالا هیچوقت سفره دلمو پیش هیچکس باز نکرده بودم همیشه تو دلم میریختم و ب خودم دلداری میدادم درست میشه نگران نباش غصه نخور 

از بچگی خانوادم خیلی سختگیری میکردن تو ابتدایی ک بودم دوستام دعوتم میکردن میگفتن نریا تو بچه ای هنوز خوب و بد رو نمیتونی تشخیص بدی رسیدم راهنمایی دوستام میخواستن برن بیرون بم میگفتن معنی نمیده با دوستات بری بیرون گذشت گذشت رسیدم ب دانشگاه گفتن خوبیت نداره دخترمجرد بره دانشگاه یا با مامانم برم یا اصلا نرم🙂

ارزو بدل موندم یه روز خودم تنهایی برم بیرون یه روز  برای خودم شادی کنم خوشحال باشم 

پیش خودم گفتم خب حالا که 20 سالمه میتونم برم سریه کاری که هم سرگرم شم هم دستم تو جیب خودم باشه ولی الانم میگن دختر مجرد کار گیرش نمیاد خسته شدم از این همه سختگیری دلم میخواد بمیرم تو این 20 سال هیچوقت نشد بهم بگن ستاره خودت تنها برو بیرون هیچوقت نشد بگن با دوستات وقت بگذرون🙂

هیجایی نمیرم خونه مادربزرگم به خونه خودمون باز از خونه خودمون به خونه مادربزرگم

خدایا میشه عشقمو برگردونی🥺💔

خداشفاشون بده اخه کی  با مامانش میره دانشگاه!!!!!! مگه پیش دبستانیه؟بعدم کی گفته به دختر مجرد کار نمیدن!!!!

واقعیت این است که ما برای رنج کشیدن آفریده شده ایم اما به دنبال لذت میگردیم تنها راه ادامه دادن لذت بردن از این رنج هاست 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

منم هیچوقت تنهایی بیرون نرفتم از بچگی

۱۹ سالمه

اگه نمیتونی مودب باشی رومن ریپلای نکن من به ادبیات چاله میدونی عادت ندارم ناظمتونم نیستم بگم خانومم  مودب باش نی نی یارو تگ میکنم کاربریت رو هوا میره                                       

منم تو همین شرایط بزرگ شدم .ولی دانشگاه رو نتونستم قبول شم.بعد از ازدواجم انگار به یک آزادی مطلق رسیدم .گذشته هارو بیخیال الان حواست به ازدواجت باشه با یک پسر سیاه دل ازدواج نکنی ک زندگیست میشع جهنم من الان حس میکنم از زندان اومدم ب قصر

😦جنبه داشته باشین برای هرچیزی نینی یار رو تگ نکنید✋
2738

آخه این دلیل بر خودکشیه دختر 

بجا این ک بفکر خودکشی باشی سرتو بسیار گرم کن با خوندن چیزای خوب 

توی ایتا ی دختر یه کانالی زده بود اسمش رو فراموش کردم  و کلی دست سازه های خمیری گذاشته بود اونم ب گفته ی خودش بسیار محدوده و پدرش براش خرید وسایل و  ارسال انجام می‌داد  با گوشی هم یاد گرفته بود

حالا خوبه تو ی امیدی داری از اون زندگی راحت شی 

منی ک خونه شوهرمم و داره این سخت گیریارو میکنه و تو سن ۳۰ سالگی حسرت همه چی ب دلم موند چی بگم

به سلامتی حرفایی که تایپ شد ولی سند نشد و پاک شد...🌙🚬 به سلامتی حرفایی که ته دل موند و اخر سرم پست شد و لایک شد :)💔
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز