2737
2734
عنوان

طعم خیانت را چشیدم! چه زهر کشنده ای داره!

| مشاهده متن کامل بحث + 1940 بازدید | 118 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
2738

اسی فدات شم چقدر درکت کردم تک تک اینایی که گفتی دارم میچشم انگار سر شدم  خیلی تلخه از همه بدتر اینه که کسی درکمون نمیکنه وحس تنهایی داره ادم از همه مردا متنفر میشه من بد ترین خیانت رو تجربه کردم ازش 🥲

اون دختر رو بگو ک بال و پرش داده ک زنت قدرت رو نمیدونه 

خدا لعنتش کنه. ولی اگ مرده بهش رو نمی‌داد ایقد جرات نداشت بیاد با مردی ک زنو بچه داره 

کاربر بهارستونم 🥲طراحی چهره با قیمت مناسب 

اسی چقد تو مظلومی حتی ماشینتم سوار میشه بهت نمیده ماشینی ک مال خودته با پس انداز خودت خریدی...

حالا نظر میتونم بدم ک واقعا بزن جرش بده هم شوهرتو هم دختره رو

عمیقا دلم پر میزند برای زمانی که از مدرسه می امدم و از سرما به گرمای بخاری پناه میبردم؛ بوی عطر ناهاری که قابلمه داغش روی بخاری بمن چشمک میزد را هنوز میتوانم حس کنم! دلم برای تمام وقت هایی که مشق هایم را جلوی تلوزیون ۱۴ اینچ که عمو پورنگ و امیر محمد را نشان میداد مینوشتم تنگ شده! هنوز شعر هایی که باهم میخواندند را حفظم.. برای تمام کارتون های زمان کودکی برای خرس های مهربان برای پتی پستچی برای هایدی برای.. اگر میدانستم بزرگ شدن سراسر رنج است برای  زودتر تمام شدن دوران کودکی ام لحظه شماری نمیکردم؛ من دلم برای ظهر های تابستان که صدای لی لی بازی کردن و هفت سنگمان کل کوچه را پر میکرد تنگ شده؛ برای خانه مادربزرگ برای فرش های گلی  برای مهمانی های ساده و پر مهر فامیل و برای تمام صفای و لذت هایی که دیگر نیست...دلم برای قدیم تر ها تنگ شده و هراسم از این است که مبادا روزی دلم برای این روزهایم تنگ شود💔
دوستان نمیشه پیش داوری کرد و قصاص قبل از جنایت کرد شاید رابطه همسر ایشون در حد همین گفتوگو هستش

وایییی چی میگی؟؟؟؟ ینی در حد گفتگو اشکال نداره؟ خیانت خیانته خودت میتونی قبول کنی ک شوهرت یا پارتنرت گفتگوی عاشقانه داشته باشه؟؟

عمیقا دلم پر میزند برای زمانی که از مدرسه می امدم و از سرما به گرمای بخاری پناه میبردم؛ بوی عطر ناهاری که قابلمه داغش روی بخاری بمن چشمک میزد را هنوز میتوانم حس کنم! دلم برای تمام وقت هایی که مشق هایم را جلوی تلوزیون ۱۴ اینچ که عمو پورنگ و امیر محمد را نشان میداد مینوشتم تنگ شده! هنوز شعر هایی که باهم میخواندند را حفظم.. برای تمام کارتون های زمان کودکی برای خرس های مهربان برای پتی پستچی برای هایدی برای.. اگر میدانستم بزرگ شدن سراسر رنج است برای  زودتر تمام شدن دوران کودکی ام لحظه شماری نمیکردم؛ من دلم برای ظهر های تابستان که صدای لی لی بازی کردن و هفت سنگمان کل کوچه را پر میکرد تنگ شده؛ برای خانه مادربزرگ برای فرش های گلی  برای مهمانی های ساده و پر مهر فامیل و برای تمام صفای و لذت هایی که دیگر نیست...دلم برای قدیم تر ها تنگ شده و هراسم از این است که مبادا روزی دلم برای این روزهایم تنگ شود💔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز