2733
2734
من عزادارم.عزیزم تازه ازدست رفته.لباسم مشکیه.هنوز چهلم ندادیم.دیشب خواهر شوهرم بعداز 2سال دعوتمون کرد خونشون. با اینکه قلبا راضی نبودم اما بخاطر شوهرم با روی باز استقبال کردم ورفتیم مهمونی غافل از اینکه مهمونی جشن تولد دخترش بوده و کلی دعوتی داشتن. 100بار خاستم پاشم برم اما بازم چیزی نگفتم خیلی بهم بی احترامی شده خیلی ناراحتم بخدا
نگفت که تولد بچشه؟
میان ارزوی تو و معجزه خداوند دیواری است به نام اعتماد...پس اگر دوست داری به آرزویت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد.ای کاش ایمانی از جنس کودکانه داشته باشیم...
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
نه نگفتن. منم به شوهرم گفتم مگه من ازشون توقع داشتم به عزاداری من بشینن. خالم مرده عزاش واسه خودمه منکه بخیل نیستم خوش باشن دیگه چرا منو خواستن که جلو همه با لباس مشکی سکه 1پولم کنن؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز