والا مادرشوهرم خیلی کارا کرد اما بعد مدتها تک ب تک داره عوضش درمیاد عین همونا سردخترش
با یه پسری دوست بودم قایمکی با دوست صمیمیم دوست شدن منوجه شدم اونا جدا شده بودن یمدت گذشت پسرع پشیمون شد مثل چییی الان ۴.۵ سال میگذره ولی تقریبا هر روز میاد جلو درمون
مثلا یکی ازکاراش بهم گفت والا حامله ها الان خیلی سرتق بازی میکنن مم حامله بودم روزه میگرفتم ، پیش شوهرم گفت شوهرمم ک بچه باور کرد ، منم روزه گرفتم سه روز روز سوم بچه توشکمم مرددوماهه بود
چند سال بعد خواهرشوهرم جنین هفت ماهش دکتر بهش گفتن سر بچه رشدش عقبه عقب مونده خواهد شد
مجبور شدن بچه رو تو شکمش بکشن
با فلاکتی بچه رو تو خونه تو حمام مرده زایید چون سقط بچه هشت ماهه غیر قانونی
بله فراوان به من ظلم کرده من همیشه سکوت میکردم برادر شوهرم ازدواج کرد جاریم شیش ماه باهاشون زندگی کرد روزگارشون رو سیاه کرد مادرشوهرم رو گرفته بود باد کتک واسشون مامور آورده بود الانم محل سگ بهشون نمیذاره .یکی از بدیهاش باعث شد بچم سقط بشه . میگفت بابات سرطان داشته ارثیه تو هم میگیری.هرچی خراب میشد میگفت این کرده .ای خواهر تمومی نداشت ظلماش
من یکی ک حقمونو خورد دلم گرفته بود حسابی لعنت کردم فرداش باطری مدبایلش تو جیبش ترکید پاش سوخت .یکی دیگه ک اذیتم کرده هروقت دلم میگیره از کاراشون فرداش ضرر مالی میبینن .جالبیش اینجاس دوبارم لوله ابشون پکید تو خونشون اب برداشت وسایلشونو. .حالا شایدم بخاطر من نبودن کلا
بله دونفر شکوندن بدجور خدا جوابشونو داد یکیش دوبار جواب پس داد یه بار با آبروش یه بارم بدتر از اون
