سلام ، داداشم ۲۸ سالشه
۶ سال با یک دختره ی طلاق گرفته بود دوس بود رابطه هم داشتن کلا ساپورت اش می کرد داداشم
دختره از شوهرش برای این طلاق گرفته بود که خراب بود و خراب بودنش به دادگاه هم ثابت شده بود دختره همسایه مون هست
دختره علاوه بر بردار من با سه نفر دیگه هم سیقه اش بودن و رابطه داشت
دختره حروم زاده هست
گذشت من نذاشتم ازداوج کنه خلاصه به زور مامانم مانع شدین ازداوج نکرد دختره با یک پسره پول دار ازداوج کرد یک سالی و نیم میشه
داداشم هم ازداوج کرد با یک دختر خانمی
بعد از همون اول هم داداشم میگفت مهریه کم بنویسد
این حرفا گذشت ازداوج کرد از همون روز اول عقد دعوا با زنش تا الان
بعد قرار بود ۲۳ دی عروسی شون باشه داداشم با زن داداشم رفتن سالگرد شون جشن بگیرن داداشم الکی دعوا راه انداخت که دختره قهر کنه بره بعد باباشو آورد دختره
و داداشم فحاشی کرد فوش داد به بابای دختره و دختره رو کتک زد بعد بابای دختره اومد داداشمو زد
حالا داداشم میگه طلاق
فقط داداشم دنبال بهانه بود که مهریه نده به دختره
بعد داداشم رفته همه چی رو کنسل کرده منظورم عروسی اش هست ازش حالم بهم می خوره حیف که زورم بهش نمیرسه وگرنه می زدم می کشتمش حروم زاده