ما سه تا فنچ داریم و وقتی بچه تر بودم شوهر خاله ام داد بهم ...خلاصه از اون موقع ازشون مراقبت میکنم ...😁
هر هفته براشون کاسه آب میزارم آب تنی کنن گاهی هم آزاد میکنم تو خونه یه روز کامل بعد برا خودشون بازی میکنن
تخم مرغ آبپز هم هفته براشون میجوشونم میدم بخورن با هویج و ...
خیلی بهشون میرسم ولی بازم احساس گناه میکنم که تو قفسن و نمی تونن آزاد باشن چه کنم براشون ؟🙂😢
خیلی خیلی ناناز و گوگولن شبا که میشه سه تایی میرن کنار هم تو لونه میخوابن و صلح زود شروع به سرو صدا میکنن اصلا صفا دادن به خونه اول از بیرون اومدن میترسیدن ولی الان فهمیدن کاری باشون نداریم راحت تو خونه پر میزنن با گل های گلدون بازی میکنن و...
البته دو تا مشکل دارن یکی خیلی دون میپاشن تو خونه یکی دیگه اینه که صداشون خیلی بده آدم نمیتونه بخوابه تو حال ...🤯
ولی در کل احساس گناه خیلی دارم براشون طفلی هارو نمی تونم آزاد کنم میترسم گربه بخورشون به علاوه خیلی کم میتونن پر بزنن دوست دارم بدم به کسی که جای بزرگتری براشون فراهم کنه 😢