دلمخون شد چقد بیشوره شوهرت ولی تو همنباید آبروشون میبردی خیلی بد بود کارت مردا ترس از ابرو دارن اون ترسو از بین ببری و آبروشون ببری دیگ ترسی ندارن
من خودم یه چیز شبیه تو داشتم اونم تو جمع فهمیدم جلو مادرشوهر و اقوام شوهر اصلا جلو جمع باهاش بد رفتاری نکردم به روم نیاوردم که ملت دعوای مارو نبین خوشحال نشن و آبروی شوهرم نره ولی تو خونه حتی دعوا نکردم ولی انقد قهر کردم و سرد شدم به گریه افتاد با اینکه اون اتفاق تو گذشته بود قبل من
ولی گفتم اگ بعد من این رفتار داشته باشی به مامانم میگم همه چیو بهم بزنه طلاق بگیرم ازت التماس کرد که نکن اینکارو تکرار نمیشه فلان منم دیگ تموم کردم