شوهرم ازلحاظ مالی نسبتا خوبه با خانواده ی خودش خوب رفتار میکنه میرسه بهشون .منم کارمندم ولی به من که می رسه میگه ضامن نشو،خوهرم یه امانتی خواست دوسه روزه.شوهرم میگفت بهش بگو نمیدم .مگه میشه همچین چیزی گفت شوهر خواهرم که اومد دم خونه امانت رو بگیره این نیومد بیرون.یبار برادرم میخواست بره خونه ما که خالیه،گفت بگو نیاد کلید نمیدم منم گفتم.وکلی از این مسائل .خیلی ناراحتم.مگه این چیزا تو زندگی عادیه.مگه نباید گذشت وفداکاری داشت حرمت نگهداشت.کاری که من کردم هیچ وقت تو این۱۰ سال رفتارش رو بروز ندادم واز درون نابود شدم.
ولی تصمیم گرفتم بعد ۱۰ سال خوش رویی واحترام ومحبت به خودش وخانواده اش،دیگه منم ارتباطم رو با خانوادش قطع کنم.نظرتون چیه