بچه ها قراره خاستگار بیاد ، ابنم بگم ک چند ساله دوستیم
حالا از طرفی میترسم ب بابام بگم و مشکل ساز بشه ،نمیدونم عکس العمل بابام چیه چون همیشه هرکی میگه ایشالا عروسی دخترت بابام میگه حرفشو نزنید و هیچوقت شوهرش نمیدم ک فلان...
بابامم دورادور خاستگارمو دیده و باهاش برخورد داشته
سرتا پا استرسم ،میترسم قبول نکنه بخاطر اینکه به شدت بهم وابستس وگرنه خاستگارم از همه جهت موجه و ایده آل من و خانوادمه
به مادرت بگو باهاش حرف برنه
خوشبحالت بابای منکه ازخداشه شوهرکنم🙁
چن سالته؟ تا کی میخواد نگهت داره پیش خودش
چندسالته مگه
اگ خیلی خوبه و بابات مخالفت کنه بازم میتونید ازدواج کنید میتونید برید دادگاه تشخیص بده ک بابات الکی داره گیر میده بدون اجازه پدر عقد میکنید
نمیدونم چند سالته ولی اعتقاد دارم زندگی ما ،باید با تصمیم های خودمون باشه این شانسو خدا به ما داده...خانواده باید همراه و مشاور باشن نه ناظم...پس جای ترس از بابات خودتو آماده کن برای خواستت بجنگی...مگر اینکه پدرت چیزی بگه که با منطق خودتم جور باشه
دختر منم با یکی دوست بود پسره خیلی اصرار داره بیاد خاستگاری خودم میترسم به شوهرم بگم باهم دوست بودن
الان چند وقته داریم فکر میکنیم چی بگیم
من خودم پسره رو دیدم اینم بگم اونا بالا شهرن ما پایین شهر... مثلا بگم کجا دخترمنو دیده؟
اگر دختر درست بزرگ شه...تو جامعه بزرگ شه...جای اینکه از گرگای بیرون بترسونش یاد بدن چطوری باید از خودشون،از تفکرات و جسم و خط قرمزاشون محافظت کنن عاقل ترین موجودات دنیا میشن...همیشه یه واژه احساساتی میزنن ته اسممون همه حقوقمونو میگیرین...خیلی مواقع آقایون و باباها هم اشتباه میکنن...اینجا بارها دیدیم دخترایی که با منطق پدرشون ازدواج کردن و ناکام موندن
