با شوهرم دعوام شد😔😔

بحثی ندارم،خودش مقصره،میدونی میخاد من هیچی نگم مدام درخال پخت و پز و تمیرکاری باشم،هرچی در بیاره بده هدیه برا مادرش و زن داداشش،هرجا میره و هرکار.میکنه من چیری نپرسم،خب نمیشه که،هیچ زنی چغندر نیست ک هی بکشه از شوهر و دم نزنه!

خانوادش همه معتادن،کی ترکش بده؟!ازش حمایت میکنن میکن زن باید فقط خفهدخون بگیره

خانواده ندارم،مادرم انقدر پخمه و سادس ک کل عمرش با ندونم کاری زندگی کرد و الان از شدت فقر خونشون مدام دعواست مریضم هست،کافیه بگم شوهرم معتاده میفته رو دستم و بعدشم عزا میگیره ک من و بچهام رفتیم سربارش شدیم،درحد یروز ک میرم خونش دلم میگیره و دیرمه برگردم خونه خودم،پدرم یه ادم سیگاریه و بیمار ک همش میکه بساز،بساز،کس دیگم ندارم😔اگر حمایت میشدم یروزم نمیموندم

کلا دبگه برام.مهم نیست،قصد دارم اجبارش کنم برام طلا بخره،بعد طلاها ک زیاد شدن جوری ک.پول یه خونه کوچیک شذ برا اجاره دست بچهام بگیرم و برم