سلام.چهار سال باخانواده همسرم بخاطر اینکه کتکم زدن و حرف درآوردن قطع رابطه بودم بچه دار شدم نیومدن چشم روشنی ولی هر چند وقت شوهرم بچه رو برد خونه اونها ک ببیننش بچه چهار ماه شیر خوار رو چند ساعت نگه میداشتن ک من اذیت شم رفتم خونه خواهرش گفتم هر جا بچم باشه منم هستم ناراحتید نگید بچه رو بیاره گفت باشه اینجا کلی کو چیک شدم و غرورمو زیر پا گذاشتم حالا این شوهر احمقم منو دوهفته برده خونه یه خواهرش از اونجا خونه اینکی خواهرش چند بار با گوش خودم شنیدم پشت سرم حرف میزنن ج بدم بنظرتون یا بچم ب گریه میفته میگیرمش بغل از بغلم میگیرنش چی بگم بهشون؟بچه خواهرش مدام بچمو گاز میگیره وقتی نمیزارم پوز میکنن ک بچس حالیش نیست