ی هفته ای میشه ک دادخواست دادم امروز برام ابلاغیه اومد ک چن روز دیگ شورای حل اختلاف باید بریم
بعد امروز گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود بعد گف
من وکیل همسرتونم اگ میشه بیاین توافقی طلاق بگیرین
من خیلی دوسش دارم الان تقریبا دوسال شده ک خونه پدرمم و منتظرش بودم اما دیگ از حرف حدیث و پیامای آخر اون طاقتم تموم شد و رفتم دادخواست دادم
ب والله ک من خیلی دوسش دارم خدا شاهده چندین بار بهش پیام دادم بیا زندگیمونو درست کنیم اما نخواست میگ دوست ندارم جداشیم بهتره دلم خون خدااا
نمیخواستم اینجورشه من دوسالمو با فکر و خاطرات اون سر کردم اما اون وکیل گرفته ک برم توافقی ازش جداشم
عاشق شدن راحته اما عاشق موندن سخته اما برای من دوتاشم سخت بود بعد اون من بعد اون تو صورت هر کسی که از جلوم رد شد دنبال اون گشتم ولی دلم این دلم راضی نمیشد نمیدونم چی در انتظارمه فقط اینک بتونم داوم بیارم خیلی کمه شاید تا وسط این راه بمیرم🖤