ماتو یه ساختمونیم مادرشوهرم صبح از خواب بیدارم کرده میگه خودت تنها اینجا نمونی بیا ببریمت خونه بابات گفتم ن ممنون برید ب سلامت بعد دوباره گفت میری خونه بابات نمونی اینجا شوهرم میگفت میخواد حوصله ات سر نره که اینو میگه ولی من میگفتم منظور داره تااینکه الان گفت یوقت یکی در زد راهش ندی تو خونه !! یعنی من تنها نمونم که چی؟ خجالت نکشید همچین حرفی زد شوهرم سرکاره میخوام بهش پیام بدم بگم ب مامان تو هیچ ربطی نداره که برامن تعیین تکلیف کنه کجا برم کجا نرم خیلی جلو خودمو گرفتم که جوابشو ندم واحترامشو نگهش داشتم زن گنده خجالت نمیکشه به من میگه یوقت یکی میاد توخونه ات در و باز نکنی رو کسی رو راه ندی )خیلی بهم برخورده