خب سلام راستش من دهمم و یه مشکلی دارم اونم اینکه آقا من کلا از اول آدم استرسی بودم خصوصا تو درس خوندن از همون دبستان ولی هیچ وقتتتت یادم نمیاد حتی واسه امتحان ها هم قطره ای اشک ریخته باشم فقط استرس داشتم ولی طبیعی بود یه جورایی.خلاصه من کلاس هفتم و هشتمم مجازی بود یهو امتحان های نهم گفتن حضوری باور کنین خیلی سخته بعد از دو سال حضوری بری یادمه اولین امتحانم ادبیات بود نمیدونم چطور توصیف کنم اون حالتمو اون شب یعنی هیچ وقتتتت چنین حالتی بهم دست نداده بود میلرزیدم عین چی..خلاصه از اون موقع همین طوری بودم یعنی همه سال نهم من خلاصه شد تو استرس و گریه و ... الان کلا یه هفته بیشتر نیس مدارس شروع شده درسته؟ به نظرتون هفته اول چهچیزی برای ترس و استرس وجود داره؟ نداره دیگه...منم از همون اول هر درسی که دبیرا دادن همون روزش کامل خوندم ولی نمیدونم چرا ظهر که میشه در حد یکی دو ساعت حالت های استرس بهم دست میده دیدی بدنت میلرزه و تپش قلب و اینا؟ منم دقیقا همینطوری میشم وگرنه همین دیروز من صبش کامل درسامو خوندم یعنی هیچیییی واسه استرس وجود نداشت..میخوام بهتون بگم واقعا دست خودم نیس خودم حس میکنم فوبیا گرفتم و این ترس دیگه تو بدن من مونده..چه درس نخونده باشم چه خونده باشم این حالت استرس خود به خود سراغم میاد همش فکرم درگیر میشه درگیر ۸۰ درصد چیزای چرتا خودمم جوابشونو میدونم میدونم که غیرمنطقی واقعا ولی اصلا دست خودم نیس که بخوام کنترل کنم اصن حس میکنم این استرسه اصلا طبیعی نیس یعنی طوری نیس که بخوام کنترلش کنم وگرنه هفته اول مدرسه چرا من باید استرس بگیرم اونم وقتی درسامو خوندم؟ نهم رفتم پیش مشاور ولی اصلا متوجه نشد من چیمیگم فقط گف برنامه ریزی کن اولا درس حسابی بلد نیستم بعدشم اگه انجام بدم بازم همونه میگم اصلاااا دست من نیس...خودم حس میکنم فوبیاس و به این راحتی قابل درمان نیس...یه سری میگن افسردگیه چون گریمممیگیره واقعا هم حتی تابستون این دفعه عصرها گریممیگرف از بی هدفی..نمیدونم ولی اگه قرار باشه اینجوری باشم این سه سال از بین میرم...