سلام
من زمان بارداري دختر دومم هر چقدر ازمايش خون ميدادم معلوم نبود حامله ام
جوري كه دكتر ازمايشگاه دلش ميسوخت من هي هي ميرم ازمايش ميدم
بهم كلي مهربوني كرد كه دخترم امكان نداره باردار باشي و ديگه نيا ازمايش و ازين صحبت ها
من اما ميفهميدم حامله ام
رفتم پيش دكترم و گفتم سونو بنويس برام
قديم ها همينجوري نميتونستي بري سونو بليد دكتر مينوشت
خلاصه دوازده هفته از بارداري گذشته بود
به نظر دكترم كلا بارداريه من يه معجزه بوده
چون سطح پرولاكتين توي خونم شگفت انگيز بالا بود