می گند مردم اونو که خودشون نیاز به شنیدنش دارند رو به دیگران می گند
فقط با کشتنش از شرش خلاص میشیییییییییییییییییییی
وای از این زندگی کردن با خانواده شوهر اه از اول نباید قبول میکردم
eeeeee هههههه خدا نکنه بابا دیگه انقدم بد نیستن فقط مغز خوردن خیلی دوس دارن
رفتن که نه خوب نیست
ولی سعی کن صداتون نره پایین...و هیچ مساله ای رو بهشون نگی
مثلا لزومی نداره فروش ماشین یا خرید ماشین بهتر شما رو بدونن....
ولی سعی کن صداتون نره پایین...و هیچ مساله ای رو بهشون نگی
مثلا لزومی نداره فروش ماشین یا خرید ماشین بهتر شما رو بدونن....
منم خوبن اما نصیحت کردن و از یاد نمیبرن
قیمت چیزی رو بپرسن میگم...شما نمیگین راستشو...؟؟؟
مثلا امشب عمه شوهرم اونجا بود خیلی از بلوزم تعریف کرد گفت چند خریدی گفتم اونا شنیدن چپ چپ نگام کردن
مثلا امشب عمه شوهرم اونجا بود خیلی از بلوزم تعریف کرد گفت چند خریدی گفتم اونا شنیدن چپ چپ نگام کردن
پدر شوهر من هم همینطوره
ما سعی می کنیم چیزی بهش نگیم
شوهرم از این گیر دادن هاش خیلی ناراحت می شه
کلا با اینکه باباش رو خیلی دوست داره و کاملا قبولش داره اما بخاطر همین گیر دادن اکثرا کارها رو ازش مخفی می کنیم
فقط شانسی که دارم تو یک خونه نیستیم
ما سعی می کنیم چیزی بهش نگیم
شوهرم از این گیر دادن هاش خیلی ناراحت می شه
کلا با اینکه باباش رو خیلی دوست داره و کاملا قبولش داره اما بخاطر همین گیر دادن اکثرا کارها رو ازش مخفی می کنیم
فقط شانسی که دارم تو یک خونه نیستیم
بلللللللللللللللللله همینشون ادمو بیچاره میکنه تا زمانی که پسرشون خوبه باهاشون پسرشونه ولی تا یه ذره بی محلی کنه میگن شوهرت اله شوهرت بله
eeeeeeeeeeeeeeدقیقا چرا اینجورین
شوهر من همیشه باهاشون خوبه آخه... الانم دکتر دوا داشته باشن از کارش میزنه میره
امشب مادرشوهرم با یه غمی میگفت تنها تا سر خیابون رفته آزمایش داده انگار تنهایی رفته زایمان کرده!!! مثلا میگفت ما مزاحم کارش نمیشیم بلکن بتونه زودتر بیاد خونه استراحت کنه !!!!!
امشب مادرشوهرم با یه غمی میگفت تنها تا سر خیابون رفته آزمایش داده انگار تنهایی رفته زایمان کرده!!! مثلا میگفت ما مزاحم کارش نمیشیم بلکن بتونه زودتر بیاد خونه استراحت کنه !!!!!
عزیزم خالی ببند من خودم همه چی و الکی می گم مثلا اه و ناله نمی کنما ندارم ندارم بدم میاد مثلا بگن بلوزتو چند گرفتی می گم 20 تومان حراجی بود اخریش و گرفتم 50 گرفته بودما
اسما فکر کنم منم باید برم تو کار خالی بندی ..
یا مخفی کاری...
یا مخفی کاری...
مادرشوهرم با یه غمی میگفت تنها تا سر خیابون رفته آزامیش داده انگار تنهایی رفته زایمان کرده
به خدا به روح پدرومادرم قسم همیشه به شوهری میگم باهاشون خوب باش احترامشونو نگه دار اما پدر وپسرن دیگه بعضی وقتا بام جور ذر نمیان اون موقع پدرشوهرم حرصشو سر من درمیاره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
