چن وقت پیش میخواستیم هماهنگ کنیم منو خواهرم و دوستون بریم قشم
هی خواهرم امروزدفردا کرد و یهو آمد گفت با شوهرمو بچه هام میخواموبریم قشم،،،دریغ از یک تعارف،،،ما هم مجرد،،،مامانم اجازه نمیده با دوستم برم و دیگه نرفتین
بعد ۶ ماه حالا باز چن روزه گفتم بیا بریم شهرستان نیومد نیومد یهو باز با شوهرش رفت قرار شد با هم بریم
خیلی حرص خوردم،،،گفتم تو برو من فردا میام یا دو سه روز بعد یا واستا با هم بریم
گفت من با اتوبوس میرم با بچه ها
یهو میبینم با ماشین با شوهرش رفته یه زنگ نزده تعارف نکرده
این عین بد جنسی نیست
شهرستانم خونه منه کلید شو گرفت رفت
بهش گفتم من شب میترسم تنها برم
یک سال خونم خالی نیومده حالا با شوهرش رفته