خیلی دلم گرفته..........................
از وقتی زایمان کردم خیلی عوض شدم حتی از سایه خودمم میترسم از شب متنفرم ........احساس میکنم پیر شدم ................
شبا نمیتونم بخوابم ...به شوهرم گفتم یه ربع بیشتر بیدار بمون تا من خوابم ببره ...اصلا انگار نه انگار .......اگر نمیترسیدم بهش رو نمیزدم ...اگر اون به من میگفت به خدا تا صبح بالا سرش مینشستم تا اگه بیدار شد نترسه ولی اون.............................