بچعا ی پسره هسس تو فامیلمون دیروز وقتی رفتم خونه بابابزرگم اونجا بود اونم بعد من پسر عموم اومد (کلا مث داداشمع) رفتم ازش گردو گرفتم اومدم نشستم پسره همچییین نگام میکرددد چش غرههه میرفتتتت ینییی ر*ی*د*ه بودم ب خودم اینجوررر وحشتناک نگام میکرد بعد من بی محلی کردم رفتم اشپز خونه اومد محکمممم آرنجشو زد تو سرم بعدم گفت ببخشید حواسم نبود کلا قیافه و هیکل داره میاد مانور میدع ک فیس بیاد اعصابمو خراب کرد سرمم درد میکنه اگ باز ای چش غره بهم رفتو اینا چیکار کنم اصن مگ چیکارمه اخه😐فرداهم میبینمش خبر مرگششش