من لباس شاد میپوشم
زبان هم دارم میخونم
اما نمیدونم چرا حرفای دیگران و توهیناشون و تیکه پرونیشون انقد برام مهمه که اعصابمو بریزه بهم
هرکار میکنم که بیخیال باشم نمیشه
مثلا مامانم میدونه من از اینکه کسی اسم شوهرمو بیاره و بپرسه سراغی ازت میگیره یا نه عصبی میشم . چندین بار هم گفتم
گفتم انقد نشینین راجبه زندگی من حرف بزنین . اما کو گوش شنوا
مثلا برادرم با زنش رفتن تو فامیل اعلام کردن که من طلاق گرفتم اونا هم خاله زنک بازیاشون شروع شده
یا مامانم میپرسه شوهرت زنگ نزد بت
بعد میگم مگه من نمیگم برام مرد . چرا دوباره میپرسی
میگه میدونم اما میخام بدونم
خدایی شما باشید پرخاشگری نمیکنید
اگرنه بهم بگید چه رفتاری نشون بدم که بفهمن دیگه باید از این کارا بکنن