2737
2739
سلام مهربونا پسرم 17 ماهشه بشدت از غریبه ها و از جمع مردم میترسه نمیدونم شایدم اسمش ترس نیست هیچ جا نمیتونم برم همینکه وارد جایی مجلسی میشیم حتی اگه 3-4نفر باشن شروع میکنه به جیغ و گریه و ... که هیچکارش نمیشه کرد مگه اینکه از اونجا خارج شی
از روزی که مادر شدم دیگه نتونستم بدون شرمندگی به چهره مادرم نگاه کنم ...
اصلا با غریبه ترها راه نمیاد نه بهشون میخنده نه جواب میده دست بوس هیچی هرکی هم بیاد جلو نق و غر و گریه موندمم بخدا خیلی بده هم اینکه جایی نمیتونم برم هم اینکه همش باید به بقیه توضیح بدی این چشه شما اگه تجربه مشابهی داشتین بیاین بگین من باید برم میام میخونم
از روزی که مادر شدم دیگه نتونستم بدون شرمندگی به چهره مادرم نگاه کنم ...
سلام منم دخترم همینطوری بود . نه خودم میتونستم جایی برم نه کسی جرات داشت بیاد خونه ما. جمع بیشتر از خودش و من و پدرش و نمیتونست بپذیره. الان ازین لحاظ خیلی خوب شده. یعنی کاملا بر عکس اون وقتا.
می گویند شکستنی رفع بلاست... ای دل تحمل کن! شاید حکمتیست...

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

عزیزم...ممکنه اضظراب جدایی باشه..تا ماه 18 ادامه داره..فقط اینکه به تازگی اینطوره شده یا از همون ماه ..7..8..غزیبی داشت... اصلا مجبورش نکن کسی بوسش کنه.یا بغلش.کنه می دونم بقیه دوست دارن...اما همون اول بگو غریبی می کنه... .تجربه خودم اینکه پسرم و بغل می کردم به خیابون می رفتیم...ادما ها را می دید..اما چون کسی بهش نزدیک نمی شد...به مرور براش عادی شد...الانم...با ادمای غریبه..غریبی می کنه..اشناها هم راه میاد..اما باز دلش نخواد..نمی ره و نق می زنه..
تاپیک دکتر هلاکویی و تعلیم و تربیت کودکان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1018272&PageNumber=1
2728
عاطفه جان این حالات رو پسر منم داشت.یه مهمونی یا عروسی اگه میرفتیم مجبور میشدیم تو کوچه بچرخونیمش. الان که پنج سال و نیمش رد شده هنوز تو پارک شلوغ و کلاس نا اشنا نمیره. البته پسر من مشکل ااضطراب هم داره. از من میشنوی به خواستش کمتر اهمیت بده و تا میتونی با جمعیت اشناش کن.
هیچ وقت نه به زور خودت توی بغلت نگهش دار به بهانه ی شیرین شده و خوشمزست و... نه وقتی نمی خواد بغل کسی بره اصرار کن بهش . زیاد بیرون از خونه ببرش و تنهاش خیلی کم بذار.یعنی اصلا سعی کن کاری نکنی که دلتنگت بشه. یهویی اینجوری شده یا از اول بوده؟
بزرگان بر خود سخت میگیرند ... حقیران بر دیگران . 
زمرد جان...اخه جمعیت یکهو می ریزن سر بچه...شما خودتو بزار جای یه بچه 17 ماهه...یکی بغل می کنه یکی بوس می کنه....بچه می ریزه بهم..از اتفاق باید به ترسش اهمیت داد..و گرنه تبدیل به اضطراب میشه... دوست داشتین به تاپیک که تو امضا هست سر بزنین..
تاپیک دکتر هلاکویی و تعلیم و تربیت کودکان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1018272&PageNumber=1
ممنون بچه ها ک ه وقت گذاشتین ببخشین من اونموقع باید میرفتم نه تقریبا از همون هفتهشت ماهگی بدجا بود ولی الان بیشترشده بنظرم
از روزی که مادر شدم دیگه نتونستم بدون شرمندگی به چهره مادرم نگاه کنم ...
2738
دختر منم همینطوری بود به معنای واقعی پوستمون رو کند بارها شد از مجالس تا رسیدیم برگشتیم یعنی نذاشت احوالپرسی کنیم به قدری وحشتناک گریه میکرد پیش مشاور بردیم درست نشد کم کم خوب شد البته بعد از دو سالگی کم کم خوب شد جاهایی که مجبور بودیم بریم اول یکیمون میرفت احوالپرسی مبکرد میو مدبیرون بعد اون یکی میرفت بعد بچه رو میبردیم تو یه اتاق به همه هم میسپردیم اصلا باهاش حرف نزنن آخه همه وقتی بچه رو میدیدن دوس داشتن بغلش کنن بدتر گریه میکرد تا اخر مجلس کوفتمون میکرد دیگه بیشتر فامیل باهامون کنار میومدن و اصلا تحویلش نمیگرفتن در این صورت یه مقدار بهتر بود.
دخترم همه زندگیمه
سلام عزیزم خوبی؟پسرمنم دقیقا اینجوری بود باورکن خونه مادرشوهرم میرفتیم گریه میکرد .بهش میگن اضطراب اجتماعی.از نه ماهگیش اینجوری بود دکتر گف یه کمش زنتیکیه .تارسید به دوسالونیمگیش.نمیخوام بترسونمت ولی ما لکنت ارثی داریم توفامیلای شوهرم.بعدش لکنت گرفت.روانپزشک گف لکنت ارثی توبچه هایی که اصطراب اجتماعی دارن بیشتره.یواش یواش عادتش دادم به کوچه.اصلا قاطی بچه هانمیشدپدرم دراومد اما یه ماهه خوبشد واز جمع بچه ها کنده نمیشد.لکنتشم گوش شیطون کر رو به بهبوده. من دوسال توغربت بودم اصلا جمع خانوادگی زیاد نمیدید اینم بد بود منظورم اینه هی ببرش توجمع.از چن نفر شروع کن تعریف کن ازبقیه بگو خیلی تورو دوست دارن ...بعدش رفته رفته ببرش مهمونیای شلوغ.نگران نباش مطمین باش باگذر زمان خوب میشه شاید از بچگیش عادتش ندادی به جمع.پسرمن ازنه ماهگیش اینجوری شدامسال تابستون خوبشد
ممنون بچه ها ک ه وقت گذاشتین ببخشین من اونموقع باید میرفتم نه تقریبا از همون هفتهشت ماهگی بدجا بود و ...

سلام عزیزم خوبی؟ پسرت الان خوبه؟منم الان تو همین شرایطم پسرم خیلی غریبی میکنه

وقتی داری روزای سختی رو میگذرونی و متعجبی که خدا کجاست 👀 یادت باشه استاد همیشه موقع امتحان سکوت میکنه😶خدایا شکرررررررت بعداز 20ماه انتظار مامان شدم 😍خدایا خییییلی مرسییییی که پسرم روسلامت گذاشتی بغلم❤
سلام پسر تو خوب شد؟ 

دیگه از در وارد میشیم جیغ نمیزنه ولی بغل کسی هم نمیره کلا گرم نمیگیره بیشتر از یکساعتم اجازه نمیده بمونیم ما عادت کردیم دیگه😂😐

وقتی داری روزای سختی رو میگذرونی و متعجبی که خدا کجاست 👀 یادت باشه استاد همیشه موقع امتحان سکوت میکنه😶خدایا شکرررررررت بعداز 20ماه انتظار مامان شدم 😍خدایا خییییلی مرسییییی که پسرم روسلامت گذاشتی بغلم❤
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687