از فکرش بیرون نمیام از دوست بیشعورم متنفرم

اره همین کار و میکنم من احمقم فکر میکردم بعد چند سال دیگه اخلاق و رفتارش تغییر کرده هنوزم همینطور حسود و دروغگو هست ، من احمقم نفهمیدم تازه متوجه حرفاش میشم هر سری ک همو میبینیم غیر مستقیم میگه شوهر خوب نیست مجردی راحت تر آدم ی مرد وفادار پیدا نمیشه من دیوونه هم هی استرس میگرفتم 😑🤧

اره همین کا  و میکنم حتما دختر عموهاش میشناسنش با من صمیمی تر هستن تا اون 

حتما اینکار و میکنم یعنی اگه من حواسم نبود حتما میرفت نگاه میکرد من هیچوقت بدون اجازه دست ب گوشی کسی نمیزنم

اره والا من نمیدونم چجوری هر سری ک همو میبینیم حرف شوهر و این چیزا میزنه هی میگه مثلا تو منظورش رو من الکی مثال میزنه منم میگم ن خداروشکر اینطوری نیستیم میگه نه من منظورم تو نیستی همینطوری میگم در این حد بیشعور ک فکر میکنه منم مثل خودش کودن ام متوجه نمیشم اره واقعا راست میگی این معلوم ی ریگی ب کفشش هست میخواد خبر ببره واسه جاری ام خود شیرینی کنه ک شاید برادرش اینو بگیره هی الکی تعریف میکنه اینقدر خاستگار دارم و فلان خودم قبول نمیکنم حالا از ی طرفم له له میزنه واسه شوهر ک دلم محبت و این چیزا میخواد عقده ای هست

اره شوهرم میگه نگرد باهاشون اما چ کنم همه دوستام مجردن جز یکی ک تازگی عقد کرده ک دلم نمیخواد مزاحمش بشم چون قبلا هم ارتباط انچنانی نداشتیم دیگه بعد از دوران مدرسه همه از هم دور شدیم جز اینا ک مثلا میریم پارک و کافه جایی