2737
2739

مگه دعای حامله نمیگیره 

کاری کردن ک من از اول لارداریم حال روحیم خرابه و مدام فکرو خیال میکنم 

خواهر شوهرامو مادر شوهرمو میگم 

بچه ها خیلی داغونم😭

نفرین نکن عزیزم خوب نیست 

میشه برای مادرشدنم دعا کنید آخه خیلی وقته ک منتظرم....    💚      میگن انرژی خوب بده دریافت میکنی                                          تیکر و فعال کردم که به زودی به واقعیت برسه❤️

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

عزیزم تو حامله ای واسم دعا کن فردا تست میزنم مثبت بشه و باردار باشم، کسیم نفرین نکن عزیزم هر جیم باشه از قدیم گفتن نفرین دو سر داره 

میشه واسه بچه دار شدنم نفری یه صلوات بفرستید😭خدایا قول میدم مادر خوبی باشم منم لایق مادر بودن بدون🥺

آخه اونا چه اهمیتی دارن تو زندگی. تو فقط چهار ماهه داری بچت رو آزار میدی. میدونی این حرص و جوشا چقدر رو رفتارش تاثیر میذاره؟

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
2738

عزیز دلم تو هورمونات بهم ریخته تمام زن های باردار اینطورن ذهنت الان ب چیزای بد فکر می‌کنه سعی کن هر کاری کردن ببخشیشون و فراموششان کنی برای خودت و بچت می‌دونی ناراحت باشی بچت افسرده میشه 

هورمونات ریختن ب هم الان فقط چیزای رو مخ میاد تو ذهنت سعی کن کنترل کنی

بچت عصبی میشه خدایی نکرده  ولشون کن 

بعد بارداریت تلافیشو سرشون دربیار  

نی نی یار جان لطفا دیگه کاربریمو نترکون     کاربری دست من امانته تا دخترکم بزرگ بشه تحویلش بدم تاپیکهای بامزه مونو بخونه کلی کیف کنه چقدر بامزه و شیرین زبون بوده وروجکم       عزیزان دوست داشتین برای سلامتی و موفقیتش یه صلوات مهمونمون کنید  
عزیزم تو حامله ای واسم دعا کن فردا تست میزنم مثبت بشه و باردار باشم، کسیم نفرین نکن عزیزم هر جیم باش ...

ان شاالله که مثبتی ❤

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
خیلی دلمو شکوندن خیلی بدجنسن😭

آخی عزیزم خدا جوابشونو میده شما حامله انرژی منفی برمیگرده به اون فرشته که تو شکمته حرص نخورد قربونت برم بدن پشیمون میشیا 

میشه برای مادرشدنم دعا کنید آخه خیلی وقته ک منتظرم....    💚      میگن انرژی خوب بده دریافت میکنی                                          تیکر و فعال کردم که به زودی به واقعیت برسه❤️
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز