خب اگه درد من خانوادم (پدرم) باشه چی؟؟
منکه نمبتونم واسه اون کثافت تلاشی کنم فقط تنها تلاشم اینه ارزو داشته باشم یکی غیراز شخصیت این وارد زندگیم شه ارزوی ی انگیزهدارم
ببین خیلیییی اذیت شدم فقططط بخاطر وجود پدرم ی مرد خیلییی بیشعوریه هیچککییی ازترسش جرات نداره بگه بالای چشمت ابروعه خیلییی اذیت میکنه ن پولی میده ن اخلاق داره ن شعور داره ن فهم داره ن احتماعی خیلییی از دستش عذاب میکشیم ارزوی ی عروسک ب دلم موند ازبس ک دغدغم فکرو اخلاق این بود بچگیمو فرلموش کردم بزرگ شدم احساس عمیق تر شدبخدا دیگه نمیتومم.میگه حرف باید حرفخودم باشه هرررکاری میگه باید انجام بدی انجام ندی بحال مرگ میندازتت خیلییییی بیشعوره خیلیی از دستش بریدم خیلییییی ن فقط من کللل خانوادم هیچچچکی هم ازش راضی نیس هزارتا لعن و نفرین پشسرشه
حالا چیکارکنم با این ادم؟!خبررر مرگش بیاد الهی