سلام شبتون بخیر .منو همسرم هر دو ازدواج دوم هستیم.همسرم مرد خوبیه ولی مشکلی که باهاش دارم رفتاراشه که به شدت عذابم میده.ساکته ارومه حرف نمیزنه، به زور محبت میکنه اینقدر التماس کردم محبت کنه خسته شدم ولی بازم همینه.من ادم احساسی هستم ولی اون نه.مشکل اینه انگار ذوق برای هیچی نداره عکس العملی نداره.نمیدونم برام عجیبه هرطور صحبت میکنم هرچقدر محبت میکنم اصلا عکس العملی نداره از صبح سرکار میره میاد یه کلمه حرف برای گفتن نداره من خودم تا سر خیابون میرم میام کلی حرف دارم ولی اون نه.دوست داره تنها باشه میگه من خودمو تغییر میدم اما تغییری احساس نمیکنم.نمیفهممش.ولی تا عصبی میشم قهر میکنم دیونه میشه که چرا قهر کردی.زندگیم شده قهر کردن تا بلکه بهم محبت کنه.انگار دوست داره من شبانه روز محبت کنم بهش خودشم همین طور بی خیال واروم باشه.بتطرتون مشکلش چیه ؟دلش پیش زن اولشه؟منو نمیخواد؟
اگه تورو نمیخواست ک بعد قهر کردنت حالش بد نمیشد
نه بابا اخلاقشه
نه درونگراست مثل شوهر منه من که دیگه عادت کردم اینقده باهام حرف نزده منم ساکت شدم
نه عزیزم حتما شخصیتش اینجوریه
بعضی ها مدلشون همینه کم حرف وآرام بهتر از پرحرف و خاله زنک و شَر و شور هست!!!
حالا منو شوهرم برعکس شماییم
ن عزیزم. بعضی آدم ها خیلی تودار هستن مثل همسرشما. نمیتونن دست خودشون هم نیست. ببخشید ولی باید عادت کنی فک نکنم بتونه تغییر کنه
نه اینطور نیست
کلا مدلش اینجوریه
شایدم به خاطر همین زن اولش جدا شده
ولی تو با صبوری و محبتت درستش کن به مرور زمان درست میشه نه یک دفعه
قدرشوهرتو بدون هرکس یه اخلاقی داره
درونگراس و شما برعکس
اصولا بعد شکست تو زندگی اول هرکسی به اندازه ای از ذوق میوفته و شاید براش تازگی نداره رفتارا و یکمم افسردس
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
