چندوقت پیش ینی پتج سال پیش میترسیدم خب از یه دعانویس دعا گرفتم برا ترسمو و بعد دوستامم شمارشو داشتن خلاصه پاش بعد پنج سال ب اینجا بازشد مم خر دیدم تنم انگار خط قبلش منو خارشک گرفته بود کل جونم میخارید بعد هیچی این بهم گف اااره توجن خناس داری بااااید بامن بخوابی بااب..... برات دعابنویسم گفتم من ازاین گوها نمیخورم بچه ها بهم گف اااااره این جن فقط میره توذهن بعد گف اره توهیچیت نیس من بعد از اون ازچندنفر شتیدم که ب اونام گف بهشون گف ارررره بیاین بامن بخوابین سارامیخوادبیاد بچه ها حالا من همش از خرفش میترسم میترسم ک نکنه اون جن وجود داشته باشه خیلی میترسم بخدا یه مدته اصلا حالم خوب نیس میشه کمکم کنین تورو شوهر وبچه ام شرمنده شدم بچه ۸ ماهم هرکارمیکنم حرفش یادم نمیره
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.