داشتم تلفنی صحبت میکرد مادر شوهرم بدون در زدن اومده میگه وای همش تلفن گرفتی کلی داد به شوهر عوضیم گفتم برو به مادر بگو حق ندارد اینجوری سر داد من بزنه مامانم ناراحت شد عوضی پدر سوخته گفت که خوب مادرم گفتم مادرت باشه منو ناراحت کرد مادرم ناراحت بشری از بابام ناراحت بود شوهرم پدرمون در آورد الآنم من باهاش لج کردم غریبم باردارم😔