نزدیکه یکساله عقدم....
نامزدم منو خیلی دوست داره و بهم خیلی توجه میکنه
البته دعوا هم داریم....
آقاااا تو این یکسال عقدم
به والله چندین باررر بهم کم احترامی کرده مادرشوهرم
و هربارش من فقط سکوووت کردم (هرچند با این کارم پیش همسرم محبوب شدم)بعد از بی احترامی هاش مثلا یک ماه بعدش با من خوب حرف میزنه و غیره....
واااای اخرین بی احترامی ش عید قربان بود
ک کادوووو یه تیکه پارچه آورد برای نو عروسش و تمام...
حالا این هیچ....
اون روز رو برای من زهرمار کرد
خودشو زد به مریضی و همش گفت پسرم بیا پیشم و واسش ناز میکرد...
گفت باید آمبولانس بگید بیاد
مام گفتیم....و اومد...گفتن هیچیش نیس همه چی نرمالههه....(حالا من قبل امبولانس اومدن خودم با چشای خودم دیدم داره میخنده به ریش من و خانواده م تو اتاقی ک خودشو ب مریضی زده....چنان میخندید ک....)این صحنه رو دیدم دیگه کنترلمو از دست دادم رفتم تو اتاق گفتم چرااا فیلم بازی میکنی؟؟؟؟وای اینو ک گفتم یه کولی بازی و داد و بیدادی کرد ک ک ک....ب همسرم گفت ازینجا بریم نمیخوام اینو ببینم و ال و بل...موهای منو کشید و فحش داد بهم (توله سگ و گاو و سلیطه....)...منم فقط داد و بیداد و گریه ک ب چ حقی تو خونه ی خودمون ب من انقد بی ادبی میکنه...(اومدت بودن مثلا عیدی اورده بودن برام و رزروی های عروسی مونو بکنیم...مهر عروسی مونه)....رسماااا میخواست بهم بزنه همه چیو....اقا سرتونو درد نیارم آمبولانس ک اومد اینو ک بردن تو امبولانس و گفتن هیچیش نیس ...این شیر شد...و گفت من بالا نمیام دیگه فقط ازینجا بریم(میخواستند برگردن شهر خودشون و رزروی هارو انجام ندن)...ووای من رسما دیوانه شدم...هم کولی بازی ..هم فحش...هم عیدی بی ارزش...هم بهم زدن....
همسرم تو شوک بود کلا....
همسرم گفت نه نمیشه ما اومدیم رزروی و ال و بل....
آقا دو روز با پررویی تمام موند خونه ما...
حتی همسرم واس رزروی عکاس و ارایشگاه و غیره با ما نبردش...گفت میاد باز بی ابرویی میکنه...
من دوماه بود خونه شون نرفته بودم
همسرم گفت باید برگشتنی توم با ما بیای
بریم اونجا خونه مونو اجاره کنیم و مبل بخریم و سرویس طلاا....
منم اومدم(فعلا واممونو ندادن و منتظریم تا بریم کارامونو باش بکنیم)
مادرش هم رفت شهر دیگه خونه ی مامان خودش...
حالا بعد از دو هفته اومده خونه خودش...
منم یک کلمه باش حرف نمیزنم(همسرم کاملا حق میده)
وووای حرف نمیزنم باش هعی با من حرف میزنه شربت میاره و ال و بل....
بخدا قسم اینبارم ببخششم و باش خوب باشم
بازززززززم بعد از چند مدت ب یه بهانه ای بهم کم احترامی میکنه....
شما بودید چیکااااار میکردید؟؟؟؟
طولااانی شد ببخشید
همین الان خونه شونم و براتون تایپ کردم
همسرمم سرکاره